شوخی بود،شکرآب باشه که من اینجا نمیشم،خودم میرم می خوابم تو قبرستون(هوووووع)
من هر طور شده یه مراسم می گیرم تا اون جورابارو از تو بگیرم،چی فکر کردی؟من به این راحتیا از کادوی آرام بگذرم؟؟من هنوز اون پیچ قبلیت یادم نرفته،چطور من و ملودی رو گرسنه نگه داشتی من نمی دونم:w07:.
چقدر ای بابا ادم که نمیتونه همه چیزو بگه اخه .... نمیتونم بگم خوب تو سازمان سیا استخدام شده بودم اسناد و مدارک رو خارج و وارد میکنم کارم سکرته ..فرصت نمیزاره بیام .... شماره منو چرا نداری ؟تو خجالت نمیکشی؟[IMG]
خوب...چیز .... یکم مشغول کارهای عقب افتاده بودم دیگه گلیم ...ولی دلم همیشه باهاتون بود :w36:..حالا عصبانی نشو بیا بخلم یه بوس به مصوم بده از دلت دربیارم [IMG]
ای وای ..ارامی انگاری توپت پره ها ..الهی قربونت برم که نگران شدی ...خوب تنم خورد به تنه این ملودی ..اون کجاس ازش خبر داری ؟؟
کجا نیومدم ؟جای خاصیرو میگی یا باشگاهو منظورته ؟؟
الهی ..هیشکی جامو نمیگیره ؟؟راست میگی ؟؟...ولی فکر کنم دو نفرو جا بدین یه جورایی پر شه ....اخه میخوام برم تو کاره سنگین ترین زنان
چه جالب بهش ميگم
البته خودتم كه ميشناسيش هموني كه اسم كاربريش quester
الان كه خداروشكر حالش خيلي خوبه ديگه حتي عصاهم ور نمي داره شايد يه مدت ديگه كه خوب خوب شد بتونه بياد يه سر به شيرخوارگاه بزنه