• سلام محمدصادق..خوبی؟کجاهایی؟؟سراغ از ما نمیگیری گفتم بیام سراغ بگیرم ببینم پودرم چطوره؟
    الهیی بمیرم براش .. امپول زد .. سرمم زد ... کلی هم قرص داره میخوره .. خدا بهمون رحم کرد
    بگوووووووووو نزنه ........ دلم کباب شد ....
    اندازه همه قد بچه هس .... الهییییییی چقدر ترسیده ...


    در زندگی لحظاتی هست

    غرق شان که باشی

    نه می بینی و نه دیده می شوی !

    نه باران خیس می بارد

    نه زمین سرگردان خودش است ...

    نه سیب ممنوع است و نه گندم

    .

    .

    .

    لحظاتی که می شود دور از چشم دنیا

    با تنهایی عشق بازی کرد !

    لحظاتی که خدا از تنهایی زاده می شود ...!
    برای شادی و آرامش روح این پدر بزرگوار مراسم ختم قرآنی برپا داشتیم
    جهت شرکت در این مراسم به لینک زیر مراجعه کنید. با تشکر از همه دوستان:gol:

    ختم قرآن برای شادی روح پدر ونوس جان (venous_20 )


    خوشحالم !

    لااقل برای اینکه تو را در خواب ببینم از هیچ کس اجازه نخواهم گرفت ...

    چگونه بگویم ؟!

    دلم برای خدای معصومی که در قلب تو زندگی می کند تنگ شده است ...

    دلم تنگ شده برای هر آنچه از دست داده ام ...

    چشمانم گریانند برای هر آنچه نداشته ام ...

    دستانم پروانه ای می خواهند که هرگز پریدن را از یاد نبرد ...

    و روحم ... شوق پرواز دارد !

    همراه با بادبادکی که در کوچه های کودکی از میان انگشتانم رها شد ...

    و به آسمانها رفت تا هم بازی فرشته ها شود ...!
    سلام حاج محمد خان خوبی؟؟؟
    ممنونم من الان دارم پیامامو چک میکنم ممنونم عزیز
    گلی مثل همیشه


    بیا کودکانه و بی خبر امید ببندیم

    به تک تک شاخه های درخت خیالمان !

    نگاه هایمان را گره بزنیم

    به آبی بی کران آسمان

    و دست هایمان را ، به هم ...

    بیا ساز بزنیم ، تا روزگار بی وقفه برقصد برایمان !

    و پاک کنیم

    رد پای تمامی این رهگذران مضطرب را !

    چه فرقی می کند خوب ِ من ؟!

    تا آن هنگام که این باران دلتنگی بند بیاید

    زیر چتر خیال می خوابیم ...

    کودکانه و بی خبر ...!


    نیلوفر
    آخی!!محمدصادق!!چقدر خوشگله عکسه!!!!دستت درد نکنه


    امروز دیدم ...

    فهمیدم

    چقدر ...

    چقدر زیباست ...

    انعکاس آسمان بر روی زمین خیس از باران ...

    آسمانی سربی ...

    خاکستری های متفاوت ...

    و چشمانی که نیاز به بالا نگریستن نداشت ...

    باران که می بارد تو همیشه می آیی ...

    انعکاس زندگی همین دور و برهاست

    نگاه کن شکوه زندگی را ...

    خدا همین جاست ...!
    سلام ببخشید مزاحم شدم میخواستم بدونم شما نمونه سوال های سالای قبل کنکور ارشد عمران رو دارید به من بدید ؟
    مرسی .به خاطر همه اون عکسای قشنگ .مخصوصا اخری.امیدوارم بتونم تلافی کنم ..شاید برای خداحافظی.


    وقتی خدا غمگین می شود

    و راه می رود

    از جای پاهایش " پاییز " می روید ...


    رها یوسف نژاد


    می خواهم راه بروم ...

    سوت بزنم ...

    دور شوم

    کمی از این همه صندلی های پر دود ...

    کمی از این همه چشم و عینک های سیاه ...

    می خواهم در ماه ترین

    ایستگاه زمین

    گریه کنم ...!


    هیوا مسیح
    میدونم :دی .. من خودم مورد ایمنی ام ... ولی خوب یکی میاد تو حلقت عطسه میکنه که دیگه نمیشه کاری کرد: دی
    من وقته خوابم گذشته محمد صادق جان ... شبت بخیر ... مسواک فراموش نشه ... خوب بخوابی ... خواب خوب ببینی ... تو خواب از پیاده رو برو :دی ( به قوله خودت )
    فعلا ..
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا