من که نفهمیدم تایپیک سنگ نامه کجاش مشکل داشت
ما به سانسور عادت کرده ایم حکایت غریبی است نازنیین.....
به هرحال دیگه گله ای نیست اگه هست حوصله ای نیست ...
سلام سایه جونم
خوبی خانومی؟
نه عزیز من چه خبری بشه؟دیشب که بهت گفتم میرم ولی میدونم مثل همیشه بی فایده هست
نه دیگه هیچ آشنایی نبود و نیست حتی استادا هم دیگه مثل قبل نبودن باهامون
قسمت نیست سایه جون که من خبر دار بشم از چیزی
تو میدونی حکمتش چیه که من این همه باید منتظر یه خبر ازش باشم؟چرا خدا تمومش نمی کنه؟چرا راحتم نمی کنه؟
شما گاهی وقت ها با کمال بی رحمی تایپیک یه نفر رو که بدون کوچکترین غرض گذاشته مسدود مکنید
من قامت بلند تورا درقصیدهای /با نقش قلب سنگ تو تصویر مکنم
این تازه گذاشتم ملطفا مسدود نکنید مدونم کار شما نبوده
سنگ نامه
سلام سایه جونی
خوبی خانومی؟آقا رضا بچه ها خوبن؟
فردا دارم میرم دانشگام یعنی میشه خبری چیزی ازش پیدا کنم؟
فردا که میرم دیگه معلوم نیست تا کی
دلم گرفته سایه همش دارم خدا خدا میکنم که فردا یه فرجی بشه ولی میدونم که بی فایده هست
یکی از بچه های تالار قرار عکس داداششو که استاد دانشگاهشون هست رو بذاره دلم می خواد حداقل داداششو ببینم شاید یکم آروم بشم
دعام کن سایه این روزا بد هواییش شدم
قاطي كردم بحث كردم باهاشون من كه تعهد داده بودم اونا مي خواستن پول سيستم داوري رو ندن اوني كه واسشون درستش كرده بود رو بازي دادن بعد به من الكي مي گفتن به نفعته بازي نكني مصدومي يه چيزي ميشه بعد شرمنده خانواده ات ميشيم
منم بحث كردم يهو سرم شديدا درد گرفت مجبور شدم قرص بخورم ولي درست نشد و ...
آبجي داغونم خيلي داغونم روز به روز داره اوضاع بدتر ميشه ديگه حوصله هيچ چيز و كاري رو ندارم نمي دونم چرا اينقدر عوض شدم نسبت به اولين باري كه گفتي شبيه داداشمي