وای دده راست میگی.. من خبط بزرگی کردم..
همینجا در حضور همه کسایی که دارن میان و میرن به صفحت داد میزنم که یو---هن---نا من رو ببخش من شرمندتم..
اشتباه از من بود.. فقط خودم رو از زاویه ای که دوست داشتم دیدم.. چشام کاسه خون بود و هیچ خوبی ای از دیگران رو نتونستم ببینم.. مثل یه بز سرم رو انداختم و رفتم.. شرمنده..
یعنی اینا خوبن این اخلاقا.. تو دیگه نگو.. هر جا بری هزار سیاهی لشگر میان که یه تیغ کوچولو هم نره تو پات.. فرش قرمز هر تایپیکی برا تو گسترده شده یوحی.. نگو دیگه.. من کو نازکشم.. بانازخر دارم شاید..
آمان آمان از دست تو..