حــامد
پسندها
8,991

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام عسييييييييييييسم
    خوبي؟.. كجايي تو؟
    حامد تو درمورد مكمل گاز سي ان جي اطلاع داري از چي استفاده ميكنن؟
    با امضای خود در این بخش
    ما رو در جهت بهبود سایت یاری کنید

    ( امضا = پست )

    درخواستی از مسئولین محترم باشگاه مهندسان


    برای نزدیک شدن به تو به کلمه ها احتیاجی ندارم و منت جاده ها را نمی کشم... می دانم اگر دستهایم خالی از دانه های اشک و تسبیح هم باشد به حرف هایم گوش می دهی و مرا از نیایش محروم نمی کنی ...
    آنقدر ابرها را می شمارم تا به مرزهای مقدس گریه برسم ...
    آنقدر تو را صدا می کنم تا دروازه های ملکوت به رویم باز شوند ...
    بی تو قدم زدن در زیر باران زیبا نیست ...
    بی تو آسمان را باید مچاله کرد و دور انداخت !
    بی تو قطار ها در شب گم می شوند و به ایستگاه صبح نمی رسند ...
    .
    .
    .
    بی تو هیچ کسی عاشق نمی شود ...!


    خستگی هایم را با خدا قسمت کرده ام ...

    خدا قبول کرده است، سهم بزرگتری از خستگی هایم را برای خودش بردارد !

    چون من کوچکترم،کمترش برای من باشد !

    درد هایم هم همینطور ...

    به خدا گفتم که من کوچکم و ضعیف

    و خواستم درد ها و خستگی هایم را، همه اش را بدهم برای خدا باشد !

    خدا قبول نکرد ...

    گفت آدم زنده ی بی درد وجود ندارد !

    اگر بخواهی،

    درد ها و همه ی خستگی هایت را،با زندگی ات ازت می گیرم !

    همه را با هم ...

    من قبول نکردم ...

    سهمی از درد ها و سهمی ازخستگی هایم و همه ی زندگی ام را نگه داشتم ...

    .

    .

    .
    نفس می کشم و خدا هم هست ...!
    من دراين تاريكي
    فكر يك بره روشن هستم
    كه بيايد علف خستگي ام را بچرد
    من دراين تاريكي
    امتداد تر بازوهايم را
    زير باراني مي بينم
    كه دعاهاي نخستين بشر را تركرد
    من در اين تاريكي
    درگشودم به چمنهاي قديم
    به طلايي هايي كه به ديوار اساطير تماشا كرديم
    من در اين تاريكي
    ريشه ها را ديدم
    و براي بته نورس مرگ آب را معني كردم


    از نور آموختم ؛

    كه سكوت كنم ...

    و از سكوت ؛

    كه پذيرا باشم ...

    راهی طولانی در پيش است ...!
    سلام یونیفاینر جان حال شما خوبه؟صبح به خیر . چه عجب کم پیدایین خوش اومدین بعدشم 2 سه روز نبود که نبودید و 6 روز بود!!! من همیشه جویای احوالتون هستم.
    مرسی شما خوب هستید؟ این چه حرفیه ؟
    امیدوارم همیشه موفق باشید .


    کسی می گوید آری
    به تولد من
    به زندگی ام
    به بودنم
    به ضعفم
    نا توانی ام
    مرگم

    ...

    کسی میگوید آری
    به من
    به تو

    ...

    و از انتظار طولانی شدن شنیدن پاسخ من
    شنیدن پاسخ تو
    خسته نمی شود ...!
    با مرگ ماه روشني از آفتاب رفت
    چشمم و چراغ عالم هستي به خواب رفت
    الهام مرد و کاخ بلند خيال ريخت
    نور از حيات گم شد و شور از شراب رفت
    اين تابناک تاج خدايان عشق بود
    در تندباد حادثه همچون حباب رفت
    اين قوي نازپرور درياي شعر بود
    در موج خيز علم به اعماق آب رفت

    بگذار عمر دهر سرآيد که عمر ما
    چون آفتاب آمد و چون ماهتاب رفت
    اي دل بيا سياهي شب را نگاه کن
    در اشک گرم زهره ببين ياد ماه کن


    میان تکه های گم شده ام

    سرگردانم ...

    من این جا و آن جا

    در جستجوی پیوندهایم

    در پس کدامین ابهام

    جا مانده ام،

    که این آواز رازآلود

    مرا به خویش می خواند ؟!

    بر بیراهه های تردید

    گام می زنم ...

    میان تاریکی

    قلبم را می یابم ...

    همان یگانه راهنمای من

    در مسیر زمان ،

    که از هجوم آموخته ها

    گریخته است

    پیش می آیم و نگاه می کنم ...

    اینک

    حقیقت در یک قدمی ست ...!


    فریبا حسینی سجادی
    سلام . مرسي . خودت خوبي ؟ هيچي نخوندم . تازه گزارش كارآموزي تحويل دادم .


    چشم که گشود ...

    دلتنگ خانه بهشتی خود شد

    و گریست ...

    دستی پاهایش را گرفت

    چرخاند ...

    تا دنیای وارونه ما را ببیند

    و یاد بگیرد

    که دنیای ما

    با آنچه در بهشت کوچک خود

    آموخته بود

    فرق دارد ...!
    زبونتو بكن تو پسر بيتبيت:surprised:، به مامنت ميگما:w12:، فلفل ميرزه ها:w11:
    سلام، مهندس جان یکی از شرایط کار با ایشون این هستش که همیشه در تهران باشی به همین خاطر بود که به سرمد گفتم به به های تهرانی بگه اول، حالا اگه سفرت برای دو یا سه روز هستش برو بعد که بر گشتی تهران بهم خبر بده تا همه چی رو بهت بگم، قبل از ملاقات با ایشون.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا