قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند
ما که رندیم وگدا دیر مغـــــــان ما را بس
ما که رندیم وگدا دیر مغـــــــان ما را بس
-
نه گفتنم واقعیه چون دوستم در عین حال که دانشجو هست شاغل هم هست و واقعا زحمت میکشه
علنی گفتنم هم دلیلش اینه که خیلی از خانمها اینجوری نیستن و من رو اکثریت صحبت کردم نه اقلیت , البته جدا از جنبه شوخیش ...
راستش نه
ولی بین خودمون باشه خدا وکیلی
سلام
تاپیک شلوغ شد اینجا جوابت رو میدم .
خدا وکیلی چند درصد از خانم ها همه این شرایط رو درک میکنن . من یه طرفه نمیخوام قضاوت کنم ولی جدا از جدی یا شوخی بودن این مساله باید بگم اونجا همش شوخی بود ولی خانم ها هم اون خانم های اون دوره های قبل که پا به پای آقایون کار می کردند نیستند
یه کم انصاف داشته باش ...
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت ....
قلبهای کوچک چشم انتظار قلبهای بزرگ هستند
مؤسسه خيريه
به طواف کعبه رفتم به حرم رهـم ندادند
که برون در چه کردی که درون خانه آیی
به قمـــــارخانه رفتم همه پاکبــــاز دیدم
چو به صومعـــه رسیدم همه زاهد ریایی
چو به صومعـــه رسیدم همه ...
فقط موجودی ماورایی وجود داره که ما اونو خدا نامیدیم .
که یکی هست ونیست جز او
وحده لا اله الا هو
اخه من معمولا شبا در میام کسی منو نمیبینه یواش میام و میرم
خواهش می کنم، شما صاحب اختیارین. این حرفا چیه.
خوشحال می شم خواهرم.
برای آنکه تاریخ تا ابد دروغ باشد، کافیست که فقط یکنفر حقایق را کتمان کند.
میشله
سلام آبجی
نه ناراحتی واسه چی
من بخدا شرمنده ام
واسه عید نتونستم جوابتو بدم
راستش یه دو روزی هست از مشهد برگشتم
جای شما خالی بود
یا که به راه آرم این صید دل رمیده را
یا به رهت سپارم این جان به لب رسیده را
یا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتن
یا به تو واگذارم این جسم به خون تپیده را
کودک اشک من شود خاک‌نشین ز ناز تو
خاک‌نشین چرا کنی کودک نازدیده را؟
چهره به زر کشیده‌ام، بهر تو زر خریده‌ام
خواجه! به هیچ‌کس مده بنده‌ی زر خریده را
گر ز نظر نهان شوم چون تو به ره گذر کنی
کی ز نظر نهان کنم، اشک به ره چکیده را؟
گر دو جهان هوس بود، بی‌تو چه دسترس بود؟
باغ ارم قفس بود، طایر پر بریده را
جز دل و جان چه آورم بر سر ره؟ چو بنگرم
ترک کمین گشاده و شوخ کمان کشیده را
خیز، بهار خون‌جگر! جانب بوستان گذر
تا ز هزار بشنوی قصه‌ی ناشنیده را
گاه همچون صبح خندانم نمیدانم کی ام---گاه همچون ابر گریانم نمیدانم کی ام
گاه همچون قطره هستم محو دریای وجود---گاه چون دریای عمانم نمیدانم کی ام
گاه خاک تیره ام در زیر پای این و آن----گاه چون خورشید رخشانم نمیدانم کی ام
گاه در عرشم گهی فرشم نمدانم چرا----گاه جسم محض و گه جانم نمیدانم کی ام
گاه از شادی غمینم گاه از غم شادمان----من به کار خویش حیرانم نمیدانم کی ام
گاه در بند قیودم گاه در بزم شهود---گه گدایم گاه سلطانم نمیدانم کی ام
گاه فرعونم به نیل و گاه موسی ام به تور---گاه کافز گه مسلمانم نمیدانم کی ام
چند میپرسی ز کاشانی کجایی کیستی-----من که محو روی جانانم نمیدانم کی ام
سلام ونوس عزیز
حال شما
خوبید ؟
سلام، شعرتون خیلی قشنگ بود، اما یه چیزی توش نهفته بود که باعث می شد دل ادم بگیره.
روز جمعه خوبی داشته باشید.
مرسی
به گونه ای زندگانی کنید که وقتی فرزندانتان به یاد عدالت، صداقت و مهربانی می افتند، شما در نظرشان تداعی شوید.
جکسون براون
خواهش دارم اختیار دارید امید است تکرار چنین عملی را از جناب ما ملاحظه گر باشید
سر آن ندارد امشب که براید آفتابی***چه خیالها گذر کردو گذر نکرد خوابی
به چه دیر متندی ای صبح که جان من برامد***بزه کردی و نکردند مو ذنان ثوابی
نفحات صبح دانی زچه روی دوست دارم؟***که به روی دوست ماند که برافکند
نقابی
سرم از خدای خواهد که به پایش اندر افتد***که در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی
دل سنگت ای دوست به آب چشم سعدی***عجب است اگر نگردد که بگردد آفتابی
ممنون انشا الله که حل بشه و فکر کنم حل شده
یعنی دیگه تموم شد ...
آبجیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
خوب پس حداقل یه راهنمایی کن خودم حدس بنم ..مطمئنی؟؟!! تو مدرسه باهم بودیم؟
سلام بربانوونوس حال شما چطوره خوشحالم ازدیدن شما.
سلام
ببخشید چند وقتی نبودم
ممنون از پیامتون برای عید فطر
یا علی
خوب بگو ببینم کی هستی نشناختم
برای آنکه عمر طولانی باشد، باید آهسته زندگی کنیم. سیسرون -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
