حاجی من رنگ منگ یوخ..
من یه خودباخته ام الان.. باور کن اگه یه روز خواستی نماز بخونی بیا پشت من
برو بخواب باشه
فقط این بچه ها ها که میخوان برن چرا میان نامه مینویسن تو تایپیکا؟ خب یه باره بگن ما ضعف موندن داریم دیگه.. آخه بعدا هم میخوان برن نماز بخونن این دو گانه بودن چوخ پیسدی
چی نوشتم اصلا... ساعت 10هه دوش موش بوش لالاش یادت نره..
من %100 پشته این ایده هستم و در نیاز را انداختن چنین تالاری هستم برای همه رشته های مهندسی این باشگاه! با عرضه خواهش منو راهنمایی کنید که چگونه این نیاز را بدست بیاریم. یکی از منفعت های شروع کردن قطعه بانک این است که دوستان اینقدر تاپیکهای تکی در مورد پروژه داشتن/خواستن شروع نکنند، ضمنا دوستانی که در خواست شروع/تمام کردن یک پروژه هستند، میتوانند سر بزنند به این قسمت تالار و ایده بدست بیارند برای پروژه خودشون یا کپی پروژه خودشون را پست کنند به افتخار دیگر... در نتیجه حفظ کردن زمان! در انتظار نظر شما هستم!
آره بارون می یومدخوب یادمه...شب بود ومن بودم وتاریکی اتاقم وغم،پشت پنجره اتاق چه بی رحمانه قلب همیشه تنهایم آروم و بی صدا شکست آره بارون می یومد خوب یادمه...تو اون شب سرد وتاریک من ویاد چشمات که دیوانه وار آتیشم می زد.آره بارون می یومدخوب یادمه... نم نم بارون، عطر نفسات صدای دلنشینت،دستای گرمت،چشمات،دوست داشتنات... هنوزم یادمه!هنوزم این خاطرات تلخ شایدم شیرین واسم دوست داشتنی اند درست مث تو!