در وا كن و به اين قفس مرده جان بده
ديوارها و فاصلهها را تكان بده
ما را زدست زندگي بيامان بگير
ما را به دست حادثهاي ناگهان بده
تا باورت كنند چو فوارهاي بلند
خود را به تشنگان تماشا نشان بده
بر هر چه قاب پنجرة رو به آفتاب
سهمي ز نور، تكهاي از آسمان بده
«زين خلق پر شكايت گريان شدم ملول»*
اين سفرههاي وا شده را آب و نان بده
شاعر : کاکایی