محـسن ز
پسندها
7,181

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اگه بودم چی؟؟؟؟؟؟؟
    ممارمولک رو توی سوراخ ناودون ببین


    حالا میای پسین بریم باغ ملی؟؟؟؟؟
    متولد تهرونم
    اما اصلیتم کرمونیه
    وقت کردی یه سر به ما بزن
    توی اسپم تالار موسسه خیریه یه وقتایی با مهران66 میزنیم تو فاز کرمونی
    مشتاق و باغ ملی و سه راه شمالی جنوبی و قووتو و کلمپه و .......
    محسن جان اونجا همه ی رشته های هنری میتونن فعالت کنن..چه تذهیب چه خط چه نقاشی..چه تئاتر..هرچی هرچی...انشالا اگه فعال شد زیرتالار هم درخواست میدیم براش


    خدایا !
    به بنده هایت عادت می کنیم
    تا عادت به تو را ، از سر به در کنیم !

    به تو عادت می کنیم
    تا عادت به بنده هایت را از سر به در کنیم !

    تنها عادتی را با عادتی دیگر عوض می کنیم و در این میان هیچ وقت نمی فهمیم؛

    نه تو را ، و نه بنده هایت را ...
    سلام
    راستش خودم هم دقیق نمی دونستم تاپیک رو کجا بزنم. خیلی ممنونم ازتون
    :دی آره منتظرم سحری رو آقا فری حاضر کنه برم بخورم!! :دی


    خداوندا بندگانت شکر نعمت تو کنند ...

    و من ...

    شکر بودن تو ...

    چرا که نعمت ؛ بودن تو ست ...!
    ممنون.:gol:
    نه خیلی از دوستان مخصوصا اونایی که به صفحم سر میزنن میدونن.
    سلام مهندس جان.شما خوبین ؟خوشحالمون کردین.
    حالا شدیم هموطن؟دیگه افتخار همشهری و کیهان نمیدین بهمون؟


    خالی ست

    اتاق کوچک من ...


    من

    تکیه داده ام سرم را

    به کتابی که

    نمی توانم بخوانمش !


    شاید

    کسی که

    به انگشت سبابه در می زند

    خدای خسته ي مهربان باشد ...!


    شبنم آذر


    ضربه ای به پشتش نواخته شد ...

    چشمانش را باز کرد ...

    متعجب از آنچه می دید ...

    گریه را آغاز کرد ...

    از بهشت خدا به جهنم زمینی اش سقوط کرده بود ...

    متولد شده بود ...!!!
    نامه ای به ادمین
    اینجا
    به بقیه دوستان هم اطلاع دهید


    وقتی حسرت ها حتی جای دل تنگی ها را هم می گیرد ...

    وقتی روزگار سرد است ...

    وقتی روز به آفتاب التماس می کند ...

    وقتی شب به مهتاب وعده ای جز تاریکی نمی دهد، نمی تواند که بدهد !

    وقتی همه چیز به هم ریخته است !

    وقتی روزگار هیچ وقت آن طور که می خواهی پیش نمی رود ...

    وقتی آواز گنجشک ها هم این جا شنیده نمی شود ...

    وقتی ما در آنیم (لحظه) ولی برگ های طلایی پاییز به سرعت ثانیه های عمرمان یکی یکی از خاطرات درخت پاک می شوند ...

    .

    .

    .

    آن قدر برای رسیدن می رویم که در آخر می بینیم او در همین نزدیکی هاست ......
    سلاااااااااام بر همکار مدیر تالار هنر و ادبیات:w21:
    خوووبی؟:gol:
    بسیییی تبریکااااات:gol:
    همیشه موفق باشی:gol:

    براي کشتن يک پرنده يک قيچي کافي ست.
    لازم نيست آن را در قلبش فرو کني يا گلويش را با آن بشکافي.
    پرهايش را بزن...
    خاطره پريدن با او کاري مي کند که


    خودش را به اعماق دره ها پرت کند.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا