به توگفتم حذر از عشق ندارم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی
من نرمیدم
نگستتم
به توگفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم ...همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندارم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
ف.مشیری
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی
من نرمیدم
نگستتم
به توگفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم ...همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندارم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
ف.مشیری