سرمد حیدری
پسندها
9,233

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • قطار دوران
    هیچ کی منتظر خواب تو نیست
    که به پایان برسد
    لحظه ها می ایند
    سال ها می گذرند
    و تو در قرن خودت می خوابی
    ما از این قرن نخواهیم گذشت
    و از این قرن نخواهیم گریخت
    با قطاری که کسان دگری ساخته اند
    هیچ پروازی نیست
    برساند ما را به قطار دوران
    و به قرن دگران
    مگر انگیزهو عشق
    مگر اندیشه و علم
    مگر ایینه ی صلح و تقلا تلاش
    بخت از ان کسی است
    گه مناجات کند با کارش
    و در اندیشه ی یک مسئله خوابش ببرد
    و کتابش را بگذارد زیر سرش
    و ببیند در خواب حل یک مسئله را
    باز با شادی یک مسئله بیدار شود


    می رویم تا بمانیم ...

    از این دنیا می رویم تا... آنجا بمانیم...

    این همه نعمت داریم... نه برای اینکه بمانیم ...

    برای اینکه پند بگیریم... تا خود را بیابیم !

    نگاه کن به گستره ی هستی... نگاه کن ...

    کجایی....آی انسان... تو که اشرف مخلوقاتی کجایی؟!

    نگاه کن ... به آسمان... به زمین... به آب... به گل و گیاه... نه...به خودت !

    خدا را می بینی؟حس می کنی؟! همه جا هست ...

    با توست ...

    پس با او باش ...!
    دستت درد نکنه سرمد جان. ولی من زیاد اهل شعر نیستم واسه همین به همین تشکر قناعت میکنم.
    سرمد جان سلام خوبي؟
    ممنون جه شعراي قشنكي..:gol:
    اين هفته رو من كلا مسافرتم نمي تونم زياد به باشكاه سر بزنم
    مواظب خودت باش;)
    سلام دوستِ عزیز!
    ممنون از اشعارِ زیبات.
    نماز و روزه ات قبولِ درگاهِ حّق.
    سلام مهندس.
    خوشبحالتون چه شعرای زیبایی بلدید.
    من که طبع شعر خوبی ندارم. در عوض این عکس زیبا رو تقدیمتون می کنم.
    موفق باشید.
    این چه حرفیه.یه دفعه از من چیزی خواستی که شرمندت شدم
    میگم سرمد جان میتونی بیای مسنجر؟
    درود بر داداش سرمد گل خوبی عزیز؟
    چه خبرا؟
    با زحمت های ما چیکار میکنی
    سلام سرمد جان خوبی؟؟؟
    ممنون از بابت شعر ببخشید دیر شد باشگاه نبودم
    نماز روزه هات قبول
    التماس دعا


    پنجره را بازکن!
    چشمانت را به آغوش آبی آسمان بسپار وقطره قطره باران را تنفس کن
    بوی خاک خیس و نمناک...
    ببین!
    صدای پای باران که می آید رودخانه بی قرار ترمی شود وموج هایش درهیاهوی قطرات می شکند!
    ببین!
    قطرات باران سرزده پشت شیشه بخارگرفته ی اتاقت جاخوش می کنند
    وبا کنجکاوی به خلوت تو سرک می کشند
    پنجره را باز کن...
    وبه قطرات نرم باران فرصت بده تا طراوتشان را با کلبه ی خاک گرفته ی ذهنت شریک شوند
    تنهايی ات را فراموش کن وهمگام با قطرات باران نرم نرمک پایین بیا
    بیا وهمراه او به صورت لطیف غنچه ها بوسه بزن وگل هاراازخواب بیدار کن ...
    نترس!
    بگذار پرنده ی خیالت زیر باران کمی خیس شود
    بگذار زیرباران پرواز کردن را بیاموزد!
    آن وقت است که می توانی کمی آنطرف ترازخورشید را ببینی
    روی خانه ی نرم ابر ها پاورچین پاورچین راه بروی وسکوت تلخ ستاره رابشکنی
    باور کن...
    اگرپنجره راباز کنی
    رنگین کمان دور از دسترس نخواهدبود...!


    آسمان آبی تر می شود ...

    و من هنوز از دریچه انتظار اندکی هوای اضافی دارم !

    نمی دانم از چه رو با آبی تر شدن آسمان غروب غمگین می شوم … آسمان همیشه تیره ی ساعت هفت غروب که ماهش آنقدر باریک است که گاهی باید دنبالش گشت !

    دریچه هنوز هوا را از من دریغ می کند آنقدر که ناچارم برخیزم و کنارش بایستم ...

    آن بیرون… پایین… زیر این ساختمان بلند… چقدر آدم هست… چقدر ماشین و چقدر چراغ روشن…

    کنار دریچه می ایستم... هوا را از یاد می برم و گرم شمردن آدم ها می شوم! کلافه ام از این همه آدم که همدیگر را نمی بینند… می بینند … امّا خوب نمی بینند! به هم نگاه نمی کنند… نه به همدیگر و نه به من که این بالا زیر نور ماهی که معلوم نیست کدام طرف آسمان جا خوش کرده چشم به دور دورها دوخته ام…

    چشمم از این همه نور اضافی و این آدم های شتابان خسته می شود…

    نفسی عمیق در خلأ می کشم !

    پشیمان از نگاه ...

    پشیمان از هوا ...

    سوی اتاق بی ماه خویش باز می گردم …!
    سلام سرمد جان، خوبي؟ مرسي از شعر قشنگت.
    طاعات و عبادات قبول درگاه حق، التماس دعا
    ناگهان چه زود دیر می شود

    به قول حاجی :

    همه اش تموم شد خداحافظ

    دلم روضه وداع می خواد با صدای حاجی تو حیاط مسجد ارگ

    همه اش تموم شد

    دلم شنیدن این شعر می خواد دوباره تو همون حیاط با همون صدا

    تا که چشمم باز شد دیدم که یارم رفته است

    مهمانی شد به پایان دیدم نگارم رفته است

    باگل این باغ تازه انس پیدا کرده بودم

    مست گل بودم که دیدم گلذارم رفته است

    خدا هوا خیلی سرده ولی چشمها گرم

    این قرارمون نبود؟

    خدایی بود؟

    رمضان مبارک التماس دعا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا