وقتي جاي خنده غم ميشينه روي لبام
تشنيه ی نوازشم، خسته از خستگيام
وقتي که دستاي من گرميه دستي ميخواد
وقتي يه لحظه خوشي به سراغم نمياد
تو می تونی غمامو خاک کنی
تو می تونی گونه های خیسمو پاک کنی
تو می تونی دلمو شاد کنی
تو ميتوني منو از درد وغم آزاد کني
ماه هميشه عاشقه، تو هميشه عاشقي
تويي که مسبب لذت دقايقي
به تن مرده ي من تو ميتوني جون بدي
به رگهاي خشک من قطره قطره خون بدي
تو ميتوني غمهامو خاک کني
تو ميتوني گونهايه ی خيسمو پاک کنی
تو ميتوني دلم رو شاد کني
تو ميتوني منو از درد و غمو آزاد کني
وقتي که شب ميرسه آسمون سياه ميشه
غمو قصه تو دلم قده يه دنيا ميشه
وقتي که دستهاي تو خونمون در ميزنه
دله من پشته ديوار از خوشی پر پر ميزنه
تو ميتوني غمهامو خاک کني
تو ميتوني گونهايه ی خيسمو پاک کنی
تو ميتوني دلمو شاد کني
تو ميتوني منو از درد وغم آزاد کني
تو می تونی غمامو خاک کنی
گونهايه ی خيسمو پاک کنی