تو كه دوباره آني؟مگه قرار نبود امروز بكوب درس بخوني؟
نه بابا ديشب بي خواب نشده بودم آپلود كردن اون عكسي كه گذاشتم دو ساعت طول كشيد..
از استرس حرفي نزن كه من دارم ازش مي ميرم هم به خاطر انتخابات هم به خاطر امتحانا..
آخه اين چه كاريه كه بعضي از طرفداراي ميرحسين مي كنن...ديشب يكي از همسايه هامون زنگ زده بود خونمون از شانس بد من گوشي رو ورداشتم ..يه ريز حرف زد و گفت كه : طرفداراي ميرحسين پارچه سبز دور گردن سگ بستن و تو خيابونا مي رقصن...منم تنها كاري كه تونستم بكنم(چون اصولا از اين زنه خوشم نمياد)گفتم هر كسي نظر خودشو داره ..به من چه كه كي چيكار ميكنه؟!اصلا به ميرحسين بدبخت چه؟!مگه اون ميگه ملت اين كارا رو بكنن...بعدشم گوشي رو دادم به مامانم اونم تمام سعيشو كرد تا مخ مامانم رو شستشو بده...اعصابمو بهو ريخت,زنيكه...