ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام عزيز دلم
خوفي؟
چه خبرا؟ خوش ميگذره؟
برام پيام گذاشته بودي ... عزيزم نبودم يه مدت . رفته بودم مسافرت... در واقع اومده بودم طرفاي شما ... يه شهر اينور اونور شما 

... اوني كه زنگ درتون رو زد و در رفت ساعت 3 ديشب يادته؟

 من 

 بودم... 



(قصدم خير بود)
ببين به مامانت نگيا....
 
.
.
.
چقد گرمه انورا ها ... اينورا سرده هنوز ... ما هنوز بخاري روشن ميكنيم با اجازه ات 

اينقد لباس گرم برده بودم كه كمرم شكست تا ببرم بيارم
