بوي بهار مي آيد. اين را از نم نم باران فهميدم. درختان شكوفه داده اند، گل ها لبخند مي زنند. بوي طبيعت، بوي طراوت و بوي شادابي همه جا را فرا گرفته است. در خيابان هاي شهر مردم به اين سو و آن سو مي روند. پيداست كه مي خواهند به بهترين شكل از بهار استقبال كنند. عدّه اي براي خريد لباس عيد آمده اند و عدّه اي براي تكميل ((سين)) هفت سينشان با دست فروشان چانه مي زنند.
همه مي خواهند مثل طبيعت، حيات خويش را از نو آغاز كنند. هر كس براي خود آرزو ها و براي سال جديد زندگي اش، برنامه هايي دارد.
آري! اكنون فرصت مناسبي است براي عهد كردن با خود و اقدام براي اصلاح كردن خود؛ با ذكر مناجاتي از رابيندرانات تاگور - كه مي تواند سرمشقي براي همه ي ما در طول زندگي باشد - به كلامم پايان مي دهم و سال نو را تبريك مي گويم.