نه بابا 4 تا آمپول میخواست بده من چانه زنی کردم،تخسی کردم گفتم نمیزنم خلاصه دو تاش رو زدم وگرنه گفت خیلی باد میکنه ممکنه خفه شی.خلاصه دو تا رو زدم که نمیرم!بقیه ش دیگه پای خودم که چه جوری زنده باشم! به گونه ی بادکنک یا آدمیزادی آمپول زده!!
مرسییی مریم جون...
اگه بخوای مثه بعضیا باشی و کم سر بزنی که من و مینو میایم گوشتو میگیریم و ...
جدای از شوخی بدون تو باشگاه صفا نداره.....
ای دانشگاه هم میگذره دیگه...این ترم هم اگه خدا بخواد ترم آخره...البته اگه به سرم نزنه و برم چندتا از واحدای اصلیمو حذف اضطراری کنم
حرف می زنی که مثلاً راضیم کنی؟!
قبل تو یکی دیگه هم خیلی تلاش کرد، اما هیچکی این وسط نگفت اون همه افترا چی شد!
فقط 1تذکر آدمین کافی بود؟!
من همه حرفام رو در تالار مدیران زده بودم که آدمین جان زحمت کشیدن پاک کردن!
راستی، من یاهوم بازه!
اگه اون حرفام رو نخوندی، برات بفرستم!
تا چیزی موردی نداشته باشه، من پاکش نمی کنم!
سلام مرمیمی!!!مریممممممممم!!کجایی که آرامت رو کشتن!!من فردا به یه باکنک تبدیل میشم!دندونم در اعماق استخوان فکم بود!!اونم به صورت افقی!!!پدرم اومد جلوی چشمام!!الان هم برم بخوابم!!ددش شروع شده!!دو تا آمپول سریعا بعد از عمل زدم که باد نکنه!!دکتره گفت ممکنه اونقدر باد کنه که راه تنفست ر بگیره!!الان آب دهن قورت میدم مثل سرما خوردگی گلوم درد میکنه!!کلا در یم جمله منقرض میباشم!!یر عمل فشارم افتاد!!میگرنم شرو عشد!افتضاح!!برم بخوابم داره اثره ایبو بروف میره.فردا برات میگم چقدر بادکنک شدم!!چقدر به حجمی که اشغال میکردم افزوده شده!!
یعنی چی؟!
واضح چی رو بگم؟!
چه راحت همه چی از ذهنتون پاک میشه؟!
ایمیلت رو بده تا برات اون متنی که پاک شد رو در تالار مدیران، بفرستم!
ایشالا که متوجه شی!
شما در موقع مقرر در باشگاه تشریف داشتی!
گاهی واسه اروم کردن آدما خوبه، آره درس حدس زدی، خیلی بده
امروز رفتم کلاس 3تار
اولین جلسه بود، استادم با 3تار کار میکرد خیلی قشنگ بود، آهنگش زیبا بود، پیشرفت کردم تو کارم حتمن یه حرفهای و خوبش رو میخرم، این فقط واسه یادگیریه، بزا یاد بگیرم
گفتم كه فقط حدسه.
حالا نه لزوما مواد شيميايي.متاسفانه تو جاههايي مثل پالايشگاه حوادث اتشسوزي ، انفجار و حتي سوختگي با مواد شيميايي زياد ديده ميشه.
البته فقط حدسه...
در هر صورت فقط اميدوارم آسيب خيلي جدي نباشه. چون از ديروز خيلي اعصابم خورده.