اينم ترجمه شعر پايين(شعر همون آهنگي كه لينكشو بهتون دادم):
باشد كه ستاره اي عصرگاهي بر تو بتابد
باشد كه وقتي تاريكي فرو مي ريزد
قلبت به روشنايي و درستي برسد
در مسير تنهايي قدم بر مي داري
آه كه چقدر از خانه به دور افتاده اي!
تاريكي فرا رسيده
باور داشته باش. مسيرت را پيدا مي كني!
تاريكي از ميان رفته است
اكنون در درونت پيماني زندگي مي كند
باشد كه آواي سايه ها پرواز كنند و بروند
باشد كه تو به سوي روشنايي روز سفر كني
وقتي تاريكي همه جا را فرا مي گيرد
باشد كه به پا خيزي و به دنبال خورشيد بگردي
تاريكي فرا رسيده
باور داشته باش. مسيرت را پيدا مي كني!
تاريكي از ميان رفته است
اكنون در درونت پيماني زندگي مي كند