محسن2115
پسندها
557

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ممنون
    سلامتي
    بايد برم
    ببخشيد
    التماس دعا
    فعلن يا حق
    شیرینی خوب شدن مامانیم ه (نیوشا ) ایشالا سلامتی کاملش رو بدس بیاره


    سلام محسن جون خوبي داش؟؟؟؟
    ما رو نمي‌بيني خوشي؟؟؟ دماغت چاقه؟؟؟؟ كيفت كوكه؟؟؟؟
    پيغام‌هايي كه بالاي اونا ميزنه This Message is Moderated بايد انتخابشون كني و بري پايين همين صفحه سمت راست نوشته مديريت يه فلش داره اونو مي‌زني 3تا گزينه داره گزينه Approve رو انتخاب كن بعد روبه‌روش روي (برو) كليك كن به اميد خدا همه چي رديفه.... [IMG]
    خودت چطوري داش؟؟؟؟
    قربان يو
    ممنونم که پست هامو توی تاپیک (چقدر به اسرائیل حق میدهید؟) خوندی..

    از متن کاملت متشکرم...
    مرسی.
    موافقم،با اینکه سخته ولی از الان نگران تموم شدنشم.
    خوب من دیگه برم که حسابی نا پرهیزی کردم.:smile:
    امیدوارم همیشه شاد باشی.:gol:
    سلام محسن جان ...خير مقدم عزيز...
    منم دلم براتون تنگ شده بود...ايشالا نبودنتون به خير بوده باشه....
    محبت كرديد...قربان..ممنونم كه به يادم بوديد..سلامت باشيد و سرافراز
    سلام از ماست.ممنون تو خوبی؟
    من بتونم میام یه سر کوچولو می زنمو می رم، می دونی که ایام مصیبت رو داریم پشت سر می ذاریم تا تموم نشن وضعیت همینه.
    خوش به حالت که از ایامها نداری:smile:
    الانم باید برم باز این شکلی شم:w10:

    برام دعا کن هم محلی:w30:
    خوب و خوش باشی:gol:
    محسن جون سلام، خوبي دادا
    من فكر كنم چندروزي نتونم بيام، چون موعد مميزي شركت هستش به طرز فجيعي درگير كارام هستم.
    ايشالا تموم بشه سريع برمي‌گردم.
    قربان يو
    بهشت و جهنم
    روزي يك مرد روحاني با خداوند مكالمه اي داشت (( خداوندا ! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شكلي هستند ؟ ))
    خداوند او را به سمت دو در هدايت كرد و يكي از آن ها را باز كرد
    مرد نگاهي يه داخل انداخت ، درست در وسط اتاق يك ميز گرد بزرگ وجود داشت كه وري آن يك ظرف خورش بود ، كه انقدر بوي خوبي داشت كه دهانش آب افتاد ، افرادي كه دور ميز نشسته بودند بسيار لاغر مردني و مريض حال بودند ، به نظر قحطي زده مي آمدند ، آن ها در دست خود قاشق هايي با دسته بسيار بلند داشتند كه اين دسته ها به بالاي بازوهايشان وصل شده بود و هر كدام از آن ها به راحتي مي توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمايند ، اما از آن جايي كه اين دسته ها از بازوهايشان بلند تر بود ، نمي توانستند دستشان را بر گردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند .
    مرد روحاني با ديدن صحنه بدبختي و عذاب آن ها غمگين شد ،
    خداوند گفت : تو جهنم را ديدي ، حال نوبت بهشت است ،
    آن ها به سمت اتاق بعدي رفتند و خدا در را باز كرد ، آن جا هم دقيقا مثل اتاق قبلي بود ، يك ميز گرد با يك ظرف خورش روي آن و افراد دور ميز ، آن ها مانند اتاق قبل همان قاشق هاي دسته بلند را داشتند ، ولي به اندازه كافي قوي و چاق بوده ، مي گفتند و مي خنديدند ،
    مرد روحاني گفت : خداوندا نمي فهمم !؟
    خداوند پاسخ داد : ساده است ، فقط احتياج به يك مهارت دارد ، مي بيني ؟ اين ها ياد گرفته اند كه به يك ديگر غذا بدهند ، در حالي كه آدم هاي طمع كار اتاق قبل تنها به خودشان فكر مي كنند !
    هنگامي كه موسي فوت مي كرد ، به شما مي انديشيد ،
    هنگامي كه عيسي مصلوب مي شد ، به شما فكر مي كرد ،
    هنگامي كه محمد وفات مي يافت نيز به شما مي انديشيد
    گواه اين امر كلماتي است كه آن ها در دم آخر بر زبان آورده اند ،
    اين كلمات ازاعماق قرون و اعصار به ما يادآوري مي كنند كه يكديگر را دوست داشته باشيم ، به همنوع خود مهرباني نماييد ، كه همسايه ي خود را دوست بداريد ، زيرا كه هيچ كس به تنهايي وارد بهشت ( ملكوت الهي ) نخواهد شد .


    يا حق
    خودتو له نمی کنم موتورتو آتیش می زنم . اشگال نداره بگو
    من پسرم واسه 10000 بار یک بار دیگه اشتباه بگی لهت می کنم
    Hi,Dear mohsen
    Happy new year
    Do not let bad moments over come you,be patient and they will pass

    سلام داش محسن
    دیدی نولد مقداد کوچولو
    یه سال بزرگتر شده
    سلام.ممنون شما خوبی؟ مشهدم مثه تهران البته فکر میکونم یه خرده خلوت تره و هواشم تمیز تر الانم که با اومدن محرّم کم کم داره سیاه پوش میشه!
    تهران چه خبر؟
    خوشحال میشم بیشتر بشناسمت،چند سالته؟چی کار میکنی؟
    سلام ،باعث سعادته، به تالار شما که گاها سر میزنم، مرسی از لطفی که دارید. انشاءا.. که موفق باشید
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا