اي خواجه نمي بيني اين روز قيامت را
اين يوسف خوبي را اين خوش قد و قامت را
چون آب روان ديدي بگذار تيمم را
چون عيد وصال آمد بگذار رياضت را
گر ناز كني خامي ور ناز كشي رامي
در بار كشي يابي آن حسن و ملاحت را
خاموش كه خاموشي بهتر ز عسل نوشي
در سوز عبارت را بگذار اشارت را
سلام،
فدای مرامت مرشد!عیدت دوبله مبارک!
دستت درست با این تاپیک قشنگی که زدی،ترسیدم پست بذارم هم از قشنگی تاپیک کم کنه و هم یه جورایی بزن بزن بشه! آخه نمی دونم چرا هر جا من یه پست میذارم بحث بالا میگیره!
علی یارت باشه!
سلام کافری
این عکس خودت
جووووووووووووووووون من
الهی
چقدر معصومانه نگاه می کنی!!!!!!!!!!!!!!!!!!(افعال معکوس بودهااااااااااااااااااااا)
اومدم عید رو بهت تبریک بگم
چه خبر از کارگاه؟؟
چرا من پنج؟؟؟؟یعنی من بی سواد؟
هنوز قصد کشت منو نداری که هااااااااااا؟
من بیام تالارت منو اذیت نمی کنی؟؟؟؟؟؟؟؟جون کافر اذیت نمی کنی؟می خوام بیام کارگاه.نخود لوبیا پاک کنم.
سلام بر کافر جان عزیز
عید شما مبارک
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
جای غم باد مران دل که نخواهد شاید
وا آق مدیر مگه میشنوی چی دارم تو دلم بهت میگم ....
من داشتم تو دلم میگفتم واقعا خوشبحالمون بخاطره داشتن چنین مدیر فرزانه ای و با درایتی .....یعنی الان همش به خودم برگشت .....چه خوب ...
سلام جناب مدیر
ای بابا این حرفا چیه
کار خوبی کردی
راستش اومدم تشکر کنم روم نشد
خلاصه ممنون دیگه
حالا باز که کردی تاپیکو خودم یه مراسمه حال گیری راه میندازم
یهو لحنم عوض شد..تقصیر خودته دیگه
اصلا به من چه
من نمیخوام
راستی می بینم که عسکه خودتو گذاشتی
چه جذبه ای..واقعا که مدیری اق مدیر
بازم ممنون
حالا تسویه حسابمون باشه 21 اذر
کافر جان تو که زحمت ویرایش (؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟) اون تاپیک رو کشیدی لطف کلا تاپیک رو حذف کن
چون الان خیلی ناقص شده در ضمن انقدر هم نامناسب نبود که یه کارت زرد بدی
اگه میشه اون کارت رو ورداری بزاری جای اولش ممنون میشم
راستی اگه میشه تاپیک امير Amir و neda_eng ما شیرینی میخوایم. به گفتگوی ازاد یا نمیدونم یه جایی که بشه امتیاز داد منتقل کن. خدارو چه دیدی شایید خواستن شیرینی بهمون امتیاز بدن.البته اگه امکانش هست.
برف سنگین زمستون همه چی رو کرده پنهون
آدمای شهر برفی خوابیدن تو خونه هاشون
آدمک برفی خسته روی برف و یخ نشسته
چشماش رو به انتهای شب بی ستاره بسته
دگمه ی لباسش از سنگ ، دلش از خواب زمین تنگ
کلاهش یه سطل خالی ، رو لباش خنده ی کمرنگ
دور گردنش یه شاله ،چشماش از جنس ذغاله
اون می خواد راه بره اما می دونه که این محاله
تنها همین آدمک از خواب زمین با خبره
یخ زده اما هنوزم از من و ما زنده تره
آدمک دلش شکسته ، ازنشستن شده خسته
برای رفتن از اینجا برف و یخ راهش رو بسته
تو اون تو یخ اسیره ، دوس داره که پر بگیره
حاضره برای فتح یک قدم حتی بمیره
تیله های داغ اشکش روی گونه هاش نشستن
پیچیده تو گوش کوچه صدای ترد شکستن
هق هق گریه ی تلخش توی شب بلنده اما
بسکه یخ بسته دلامون صداش رو نمی شنویم
تنهاهمین آدمک از خواب زمین باخبره
یخ زده اما هنوزم از من و ما زنده تره
فردا بچه های کوچه دیدن اون رفته از اینجا
اما انگار جای پاهاش روی برف نمونده بر جا
روی برفا باقی مونده ، اثر یه جای خالی
یه دونه سطل شکسته ، با دو تا چشم ذغالی ..
سلام:w21:
خوبی؟:gol:
پیشاپیش روز دانشجو مبارک:gol: