YaZahra313
پسندها
453

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • در دسترس نیست......... اسمس به دستش نرسید:razz:

    میخوای ی کاری کنیم؟........من ساعت 18:30 میام با زهره هم هماهنگ میکنم که اون موقع اگه تونست بیاد.........اگه نشد خب بهتون میگم:redface:
    خب من موقع اذان توی راه بودم........... باور میکنی دیروز ساعت 6 که رفتم همدان ساعت 10 شب برگشتم خونه:confused:
    اخه من نماز نخوندم........بعدشم میگم ک هماهنگ کنیم با زهره هر سه تای باشیم ........نظرتون چیه؟؟:redface:
    بعله شما اینید دیگه.......همزمان میتونید حرف بزنید و غذا بخورید , لای دندوناتون رو هم تمیز کنید.......... حتی دیده شده که گل هم بو میکنید تازه این ساده اش بود:D

    اره واقعا.........این افتخار نسیب من شد...........خدایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاااا شکـــــــــــرررررررررررت..:D
    خخخخخخخ معلومه که مهندسی واقعا..........:D

    افرین اصلا راست میگن این خانما چند کاره اند...............:biggrin:
    میگم این اشتباهات نشونه خوبی نیستااا:D

    اره خیلی شرمنده میکنه...........منم سعی میکنم هواشو داشته باشم:redface:


    بعلههههههه خانم مهندس خوب مهربونی................. میگم تا مدرکت رو نگرفتی یه امضاء میدی؟؟:D
    فک نکنم راه افتادنی باشم.............اصلا من تا 6 سالگی هم مامانم به زور راهم انداخت........تا برسه به زهره خانم:biggrin:

    ان شاءالله که همین طور هم میشه:)


    زهرا دیگه.......کیه؟:surprised: :confused:

    بابا نانو..........:D
    شوخی بود خب.... من کلا نقاشیم خوب نیست......... نازم خیلی قشنگه...........من بلد نیستم بکشم:D

    ان شاءالله دفعه بعد با ماشین خودت بری که خسته نباشی:redface:

    گفتم که هیچی نشده...........نگران نباش.........فقط داداشش پای سیستمه


    عععع راستی من کجا بدقولی کردم:(فقط اون ی بار نشد ساعت 5 یا 6 بیام:redface:


    افرین حالا مقاله چی میخوندی؟؟:D
    نگران نباش مهربون..........داداشش پشت سیستمه:confused:

    شاید یکی دو ساعت دیگه بیاد:redface:
    اخییییییی خسته نباشی
    این خانما چقد حساسند............تفریح هم میرن اخرش غر میزنند:D


    در کل ایرادی نداره...........همین که شروع کردی خودش عالیه..................بازم ادامه بده;)
    پس چی........... من ذهن خوبی ندارم....اما یادم میمونه که از شاگردام باید امتهان بگیرم:D


    حیف که زهره نمیتونه بیاد:(
    اره ساعت 15 امدم خونه..........خب چه خبر........برای کنفرانس امده اید یا نه؟؟:D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا