چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
پ ن پ کامران پسر همسایه سر کوچه رو میگه
میگفتی...
اگه حسودانم بذارن
ای جان..........
پس ایشالاه روحت همیشه شاد باشه تا اخرعمر
کامران خودمون؟چایی نخورده پسر خاله شدی......
ستاره الان مخاطبت دقیقا کیه؟!!!
همین کامران خودمونو میگم نگو بابابزرگ!!!!!!!!!!!!
خوشم میاد بدتر از مروارید ثانیه ای از یه نفر خوشت میاد.......
ولی خیلی نچسبه.............
دم در بده بفرمایید
علیک سلام.....
مرجان بش نگو ناراحت میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ستاره حتما دیگه تکرار نمیشه تو اصلا سلامت کو......
آره دیگه از شنبه باید از صفر شروع کنیم دوباره..
دیگه تکرار نشه اقای محترم!!!!!!!!!!!!!
لعلی رو امروز دیدم....
شمس اللهی رم دیدم.....
دیگه شجاع چش قشنگرو هم دیدم.........
اشتباه فرستاده بودم تو صفحه خودم
آره پس از شنبه که من برم اونجا منو دیگه میشناسه چون من هر جا برم همه جا رو به هم میریزم حالا خبرش بهت میرسه با دوستم امید دیروز رفتیم اونجا یه خانومی بود مسئول آموزش اونجا نمیدونم اسمش چی بود کریمی یه همچین چیزی بهش میگم خانوم کریمی من شاغلم ها باید همه نمره هام رو بدید ها من نمیدونم میگه آقای عزیز بزار پاتون باز بشه یه جلسه برید سر کلاس بعد هنوز نیومده...... اونقدر خندیدیم بعد بهش مدرکم نشون دادم گفت چرا رشته خودتون رو ادامه نمیدید گفتم من عاشق این رشته ام زمان ما که نبود که برگشته میگه یه جوری میگی انگار 100 سال پیش فارغ التحصیل شدی...
تازه یه عکسم ازش انداختم اگه ببینی!!!!!!!!!!!
خودش ببینه کلی صفا میکنه.....
تو نمیخوا خون خودتو کثیف کنی!!!!!!!!!!!!!!!!
تازه باید ص هم ببینم داغ دلم تازه شه............
اقای محترم شاید من یکیرو کشتم به خاطر اون عصبانیم شما واسه چی میخونی؟؟؟؟؟؟؟
مرجان انگار دارن به حرفامون گوش میدن!!!!!!!!!!!!!!!
اخه من چقد بدبختم.....
بخدا بهبودی صد میرزه به این..........
دقیقا همون .........شیمی امروز حالمو به هم زد...
..........نفهم تا فلق دنبالم اومد.........
اه اه اخرش یه دادی زدم سرش برق از سه فازش پرید..........
از رو نمیره این بشر...
به منا میگفت خاله ریزه.....
نه اصلا هم اینطوری نیست تازه فقط به تو شیرینی میدم به ستاره نمیدم چون عصبانیه میدونی کجا قبول شدم مرکز صنایع دستی تو میدان دارای بعد از امیر خان تقریبا به خونمون هم نزدیکه با یکی از بچه های شرکت با هم شرکت کردیم هر دومون قبول شدیم شنبه مخوایم بریم ثبت نام
گفتم که تو شیرینی بگیر نیستی وگرنه رو هوا میزدی شیرینی رو
هر کی شیرینی میخواد خودش میاد میگره نه با پیغام و پسغام و بده به این و بده به اون پس معلومه نمیخوای
انقد اعصابم داغونه که .............
من برم ناهار بخورم .....
فردا به حساب تو میرسم............
مگه فرقیم به حاله تو میکنه من چم شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم که من که شیرینی میدم هر کی خواست بگه میخوای بگو برات بیارم -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...