مهندسا خواب بر شما فشار همی آورد و رشته ی کلام دارد از دستتان رها میشود:دی @یکی از موشکهای فضاپیما روشن نشده هنوز@ موتور منظورتان است دیگر


دادم...گرفتی؟
علتتان نامفهوم بود مهندسا....پلیز دیگر بار به گونه ای بفرمایید تا در فهممان بگنجد
پ.ن:کلا یکی از شغلام همینه

(شکلک چرخاندن تسبیح در دست و بالا پایین انداختن ابروان:دی).....نازی نازی

میخوام دقتت بره بالا مهندس

پ.ن:دشمنتان شرمنده بادا کوروشا
مهندسا بسی معذرت اگر رنجیده خاطر گشتید از ما...قصد مزاحی بیش نبود

شبتان پر از ستاره های امید
