thamin
پسندها
1,560

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ديگه ديگه...
    روتو برم بچه...آبجيت اون دور و ورا باشه بگو يكي بزنه پسه سرت،هوا برت داشته ظاهرا:surprised:

    تو هم مرسي...
    شبت خوش
    خب خدا را شكر...اما منم به خودم مطمعنم...:دي

    لگد به بختت نزن بچه...:دي

    درست متوجه شدي....باشه قبول....بيخيالش كلا...

    ثمين من ميخام برم...كم كم
    حالا چقدي هست ايني كه ميگي؟؟
    زياد نباشه بزنن بكشن مارا اين شر خرات؟؟:دي

    بچه خوبيه بابا...ناز نكن....:دي

    اوه اوه ناراحت...نه من تسليم نميخام كسي ناراحت بشه.....
    تو هم ببخش...
    باشه...ميبينيم حالا.....:دي
    تو ازم چكي داشتي تا حالا داده بودي دسته شر خر.....:دي

    هيچ راههي نداره بايد بري اين اميدو ملاقات كني...:دي

    بابا قسم نخور من كه نارحت نشدم...فقط ميگم تا گفته باشم كه فهميدم تيكه انداختي...:d
    رو كن ببينيم...هر وقت موعدش رسيد...
    اما من از خودم مطمعنم...:دي
    آخي....ايشالا زود به زود مياد ميبينيش....

    آره جونه عممت.....خودم فهميدم تيكه انداختي...ماس مالي نكن....:دي
    شده بود بابا...يه كم برو پايينتر...ميبيني....:دي
    خب باشه خودمو خودت...با تو هم صافه صافم....هيچ چكي دستت ندارم...:دي
    همين خنده هاي الكي هم خودش كليه....

    ابجي من استاده تيكه انداختن هاي دو پهلو هستم....حالا تو به ما از اينجور تيكه ها ميندازي؟؟
    خودت ميدوني چيو ميگم...
    آره ديدم چشات 4 تا شده بوده...:دي
    من با همه صافه صافم،طلبكارم هستم از بعضيا....:دي
    چشه مگه...انقد حال ميده با بچه اينقدي همكلام بشي....:دي

    خدا را چه ديدي...يه موقع ميبيني ادما از صلاحيت ميوفتن جاشونو ميدن به كي ديگه....:دي
    خوبه كه يادت اومد...خدايي ياد آوري نميكردم بهم شك ميكرديا...مگه نه؟
    من به كسي بدهي ندارم.....:دي
    حرف زياده ميري با اق اميد ميزني به من چه...:d

    حالا دارم روت فك ميكنم...شايد باور كردم كه خودتي
    چشم...پرونده رو تكميل شد به سمع و نظر شما ميرسونيم دخترم:d
    ديدي آشنايي دارم....:دي
    برو بچه.....اينجوري ميگي كه بدهكارم كني....اندازمون برابره،حرف نباشه:d

    پس از چيه؟؟:دي
    كم كم دارم شك ميكنم كه تو ثمين باشي....
    حالا بذار رايزني هاي مربوطه رو انجام بديم..به جمع بندي نهايي برسيم...اعلام ميكنيم اسمو بعدا:d
    در يادآوريش همين بس كه دورو اطافتون تيرو طايفه خودتونن بيشتر....:دي

    نه كه من نريختم....:دي
    واسه ما كه از سمته چپ در اومده...:دي
    كجاش عجيبه آبجي....
    چي فك كردي ما بيشتر از اينا از هم شناخت داريم.....:دي:دي

    اين عجيبه كه چي شده امشب من و تو با هم تفاهم داريم؟؟:d
    امان از دسته اين اميد....چه كه نميكنه اين همسايهه....:دي
    خب خودت گفتي...يادت نيست؟:d

    باشه باشه...سعيمو ميكنم...:دي
    آره دقيقا....بايد كسي باشه كه خاص باشه كه كسي نداشته باشه...:دي
    زودي گفتي كلاسه اوله دبستانه كه سوء برداشت نشه؟؟:D
    البته كوچولوهاي امروزي را دست كم نگيرا....:دي
    بله ميدونم همسايه هاي شما چجورين...اشنايي دارم تا حدودي....:دي

    اسمشونو بگم؟؟اينجوري كه از مزه ميوفته....بايد به جمع بندي برسم بعد...
    جدي باهام موافقي؟؟:دي
    والا من تو ايرونيا يه بازيگر نميشناسم كه چهره مردونه داشته باشه....البته بعضياشون دارنا...:دي
    ن ريس جمهور از ما نيست:d

    ما سه گانه اعجاب انگيز ناكيم...محسن..ناصر...حميت...البته ميتوني حميتو با ت دسته دار هم بنويسي ولي بايد با ت دو نقطه بخوني:d
    آخي...خدا حفظش كنه...
    اين همسايه ها همينجوريشون چشم و اميده آدما تو آينده هستن چه برسه به اينكه اسمشم اميد باشه...:دي

    آره گاهي ميرسم...يه چند تايي هم خوشم مياد
    البته قطعا كه ايراني نيستن...چون ايرانيا همشون سوسولن...:دي
    اميد كيه اونوقت كه خيلي خوبه؟؟نگفته بودي آبجي؟؟:d

    چرا اتفاقا گاهي بهشون فك ميكنم تا ببينم از چه شخصيتي خوشم مياد...:دي
    آره....اما به دلايلي يه خورده راضي كردنه خودم سخته...شايد هم محال...:دي
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا