Taßa§om
پسندها
1,221

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تو كه يك عمر سرودي «تو كجايي؟» تو كجايي؟
    باز گويي كه مگر كاستي اي بُد ز امامت،
    ز هدايت،
    ز محبت،
    ز غمخوارگي و مهر و عطوفت
    تو پنداشته اي هيچ كسي دل نگران تو نبوده؟
    چه كسي قلب تو را سوي خداي تو كشانده؟
    چه كسي در پي هر غصه ي تو اشك چكانده؟
    چه كسي دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
    چه كسي راه به روي تو گشوده؟
    چه خطرها به دعايم ز كنار تو گذر كرد،
    چه زمان ها كه تو غافل شدي و يار به قلب تو نظر كرد...
    و تو با چشم و دل بسته فقط گفتي كجايي!؟
    و اي كاش بيايي!
    هر زمان خواهش دل با نظر يار يكي بود، تو بودي ...
    هر زمان بود تفاوت، تو رفتي، تو نماندي.
    خواهش نفس شده يار و خدايت،
    و همين است كه تاثير نبخشند به دعايت،
    و به افاق نبردند صدايت،
    و غريب است امامت.
    من كه هستم،
    تو كجايي؟
    تو خودت! كاش بيايي.
    به خودت كاش بيايي...
    مثل اینکه امشب حال نداری. راستی فردا آهنگ زانیارو برات ایمیل می کنم.
    خواهش میکنم...خواستی عوض میکنم!آخه عاشق کارای تیم برتونم خصوصا این گریم جانی دپو خبلی دوست دارم....
    باور کنید،صبح زلالی نمانده است/با تیرگی توان جدالی نمانده است
    غیر از شکستن پروبال پرنده ها /در ذهن باد،هیچ خیالی نمانده است
    برقله های برفی دنیا،شبیه قبل/خورشید را شکوه وجلالی نمانده است
    احساس میکنم دلم از جنس ابرهاست/اما برای گریه مجالی نمانده است
    دست از گل و ترانه و لبخند شسته ام/حال مرا مپرس که حالی نمانده است
    زیر بارون : هر وقت خواستی گریه کنی برو زیر بارون که نکنه نامردی اشکاتو ببینه و بهت بخنده،
    گفتم: اگه بارون نبود چی ؟ گفتی : اگه چشمای قشنگ تو بباره آسمونم گریش میگیره،
    گفتم: یه خواهش دارم، وقتی آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار،
    گفتی: چشم، حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمیباره،
    تو هم اون دور دورا ایستادی و بهم نگاه میکنی
    پشت هر کوه بلند سبزه زاریست پر از یاد خدا-و در آن باغ کسی میخواند-که خدا هست دگر غصه چرا؟؟
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/341632-ناگفته‌هايي-از-شهید-مولوي-جنگي-زهي-به-همراه-فيلم-آخرين-سخنراني
    حباب ها قربانی هوای درون خود هستند.
    ----------------
    روزی از روزها ، شبی از شب ها خواهم افتاد و خواهم مرد
    اما می خواهم هر چه بیشتر بروم تا هرچه دورتر بیفتم
    تا هرچه دیرتر بیفتم ، هر چه دیرتر و دورتر بمیرم ،
    نمی خواهم حتی یگ گام یا یک لحظه
    پیش از آنکه می توانسته ام بروم و بمانم ،
    افتاده باشم و جان داده باشم
    خدا پدر مادر جاسبی، رفسنجانی نمی دونم هر کی که این قانونو گذاشت بیامرزه. 2 روز عین بنز فیزیکو خوندم اما اندازه 9 نمره خوندم! نشد جمش کنم دگ. حذف!
    اینجورم میشه گفت
    از اون جنبه صددرصد
    -----------------------------


    مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم


    تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم


    به سامانم نمی‌پرسی نمی‌دانم چه سر داری


    به درمانم نمی‌کوشی نمی‌دانی مگر دردم


    نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی


    گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا