این سخن را من از امروز نه گفتم نه نوشتم
بلکه از روز ازل با قلم نور نوشتم
گربه این نقطه رسیدی به تو سربسته و در پرده بگویم
تا کسی نشنود این راز گهربار جهان را
آنچه گفتند و سرودند تو آنی
تو خود جان جهانی
گر نهانی و عیانی
تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی که خود آن نقطه عشقی
تو خود اسرار نهانی
تو خود باغ بهشتی
به تو سوگند که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی
در همه افلاک بزرگی
به خود آی!
تا در خانه متروکه هر کس ننشینی و به جز روشنی شعشعه پرتو خود هیچ نبینی و گل وصل بچینی !!!