Sinai
پسندها
3,164

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • چجوری دلت میاد منو اذیت کنی من هنوز منظورتو نفهمیدم
    چه کسی رسد به پایت ز محبت و صفایت / به خدا ز مهربانی در جهان یگانه هستی
    دیدم زدی تو کار فلسفه گفتم اینو بنویسم
    ذات خویش رو می جویم و نمی یابم،من سایه ی اویم، او کجاست
    فعلا بای
    می دونستم فهم و درکت بالاست دی:
    برو توی کار فلسفه دی:
    نه اتفاقا کمه از ا میلیون پسر که هست ،یکیشون به حضار آوانسی که بهش میدیم که اونم به ندرته خوب باشه دی:
    سینا جان دنباله دردسر میگردی برادر من
    الاناس دخترا بیان کچلت کنن
    نکن برادر نگی نگفتی ها
    نوووووووووو درست شد دستت درد نکنه همشو دانلود کردم زنده باشی
    سلام اقا مهندس این آزمایشگاه مکانیک خاکو باز نمیکنه با اینکه از ***** شکن استفاده میکنم
    آدمی که بیصدا قهر میکند

    میخواهد که بماند..!

    که دوباره بخواهد،

    که دوباره خواسته شود..!

    وگرنه که رفتن را بلد است...
    سینا جان بحران کمبود شوهر نیست بحران کمبود پسر خوب هست:D
    به به میبینم که شمام آبیته تشریف دارین..خوشمان آمد!!

    و اما در مورد عکس: عین پیام پایینی! چقدر جلف :razz:
    مانده ام چگونه در خشکسالیِ حضورت اینهمه خیال می روید...

    نمی دانم این خیال ها از کجا آب می خورند..!!!

    خیال آمدنت، خیال نرفتنت، خیــــــــال....
    تو را آرزو نخواهم کرد ، هیچ وقت !

    تو را لحظه ای خواهم پذیرفت

    که خود بیایی ،

    با دل خود

    نــــه با آرزوی مــــن...
    تمام مزرعه کافر صدایش می زدند گل آفتابگردان کوچکی را که عاشق باران شده بود...!!!
    همیشــــ ـــ ـه از آمدن ِ نــ بر سر کلماتــــــ ـــ ـ مـی ترسیــدَم !

    نـ داشتن ِ تو ...نـ بودن ِ تو ...نـ ماندن ِ تو ...

    کــاش اینبــار حداقل دل ِ واژه برایــــ ـــ ـم می سوختـــــ ـــ ـ

    و خبــری مـی داد از نـ رفتن ِ تـــو ..
    آبـــ رفتند چشمــــانم
    بس کــه شستم
    و همچنــان
    همانـــ تصـویـر را می بینم!
    پس چـــه می گفتی ســهراب؟؟؟؟
    آره تیمتتون نه اوا تیممون برده :Dحسابی شادیا البته هنوز هضم نشده که استقلالی شدم :confused:
    حسابی خوشحال میشین شما پسرااااااااا:biggrin:این عکسا رو میبینین نه؟؟؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا