اوه چقدر شلوغش می کنی شیما جون عزیزم چیزی نشده خب ،بابا بی خیال اگه سر کار میری و کار داری که خوش به حالت این که نگرانی نداره مهندس ،بدها به حال ما که همون یک کار هم نداریم ،بابا بقیه هم بیکار نیستن من هم با داداشم باید برم کلاس ها دانشگاه را ،از امروز هم کلاس عملی رانندگی شروع میشه ،که کلی استرسش دارم پیاده روی هم بایدبرم که وزن کم کنم ،دنبال یک پایه هم می گردم که برم باشگاه حالا تو که کارات علمی هستن تازه یک خانواده پر دردسر و ماجرا هم دارم که هر لحظه باید منتظر یک اتفاق تازه باشی ،سخت نگیر