چه زیبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذیرفتی!
چه فریبنده ! آغوشم برایت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم !
چه كودكانه ! همه چیزم شدی ! چه زود ! به خاطره یك كلمه مرا ترك كردی !
چه ناجوانمردانه ! نیازمندت شدم ! چه حقیرانه! واژه غریبه خداحافظی به من آمد!
چه بیرحمانه! من سوختم
هنوزم در پي اونم
كه ميشه عاشقش باشم
مث درياي من باشه
منم چون قايقش باشم
هنوزم در پي اونم
كه عمري مرهمم باشه
شريك خنده و شادي
رفيق ماتمم باشه
هنوزم در پي اونم
كه عشقش سادگي باشه
نگاهاي پر از مهرش
پناه خستگیم باشه
ميگن جوينده يابندس
ولي پاهاي من خستس
منم تا با همين پاها ميرم
تا حدي كه جا هست
هنوزم در پي اونم
كه اشكامو روي گونم
با اون دستاي پر مهرش
كنه پاك و بگه جونم
بگه جونم
نكن گريه منم اينجام
بزار دستاتو تو دستام
تو احساس منو ميخواي
منم اي واي تو رو ميخوام
خدايا عشق من پاكه
درسته عشقي از خاكه
منم اون عاشق خاكي
كه از عشق تو دل چاكه
دوستي مثل گل است
باید ان را بود کرد
باید را فهمید
باید ان را پایید
دوستي مثل بهار
میرود کوی به کوی
دوستي مثل نسیم
میرود شهر به شهر
دوستي عین غم است
در نگاه مهتاب
یا که یک نغمه ی شاد
از پرستو در باد
دوستي حادثه نیست
دوستي جاذبه نیست
دوستي واژه ی این دکلمه نیست
دوستي دست شماست
دوستي برق دو چشمان شماست
دوستي خنده ی پنهان شماست
اين حال من بي توست
بغض غزلي بي لب
افتاده ترين خورشيد
زير سم اسب شب
اين حال من بي توست
دلداده تر از فرهاد
شوريده تر از مجنون
حسرت به دلي در باد
پيدا شو که مي ترسم
از بستر بي قصه
پيدا شو نفس برده
مي ترسه ازت غصه
بي وقفه ترين عاشق
موندم که تو پيداشي
بي تو همه چي تلخه
بايد که تو هم باشی