شادومادم خوبه...(خنده)...
خبری که نیست...جز اینکه یه جلسه داشتیم 5 تایی با آقای دوستانی...منو و حمید و شهاب و اقای جعفری زاد
در مورد گروه....
چند تا از بچه ههان سر این قضیه انتخابات بد جور پریده بودند به هم...حالا در قهر(اه ه ه ه..بچه بازی) به سر میبرن....
می خواستیم بیان پا در میونی کنن.....ولی گفتن کار خودتونه..
یه حرفای خوشگلی زدند..
در مورد یه اجتماع....هر اجتماعی....کوچیک...بزرگ.
جالب بود...برای من جدید بود..چیز یاد گرفتم...
یه جمعی که هستند با هم...یک کل واحد را میسازند..یه شخصیت جدیدی را میازند که همه توی ساختن اون شریک اند..مواظب شخصیت گروه باشین...بیشتر در مورد اصالت اجتماع....
ضبطش کردم ..خواسی بهت بدم..گوش کن..قشنگه..