آنه شرلي..؟
آره اونم خوبه....
همونجوري...
آنه شرلي ضايع است...؟
تو خيابون ميرفت همه نگاش ميكردند.؟؟؟؟؟.(خنده)
آره اونم خوبه....
همونجوري...
آنه شرلي ضايع است...؟
تو خيابون ميرفت همه نگاش ميكردند.؟؟؟؟؟.(خنده)
sheyda_star
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
شيدام من ديگه كم كم برم .
كاري نداري خواهر جون...؟نه بابا.....زياد هم كه ضايع نيست ديگه كه...
موي قهوه اي نديدي...؟
من همون شكليم...
زياد تو چشم نيست...مثه بقيه...آره به خدا...
البته الان يه ذره تيره تر شده بيشتر تو مايه هاي قهوه ايه....
قرمزي اش را هم حفظ كرده...وا....خوب آره...
مگه من بهت تاحالا دروغ هم گفتم....؟
ميخواي يه عكسمو بات بفرستم تا باورت شه...؟
خيلي زشته..؟؟مامانم فكر ميكرد چون موهام قرمزه يه مشكلي دارم....
برا همين خيلي ناراحت بود هميشه....آره ديگه...آنه شرلي خواهرمه...
مگه نميدونستي..؟؟؟
اون يه شاخه گل رز هست...تو باغچه خونمون بوده...
......وا.....مونتاژ ..؟؟
نه خوب مجبور شدم از روي آلبوم ازش عكس بگيرم...
بهتر از اين نميشد...
به خاطر موهام ميگي كه قرمزه...؟؟
نه به خدا خوب قرمزه ديگه چي كار كنم من..؟؟........(خنده)تازه ديديش......يا خدا...
بعد از اين همه سال....??
آره ديگه خودمم.....خوشگلم..؟؟آره ديگه سر گروهشون منم...
خير سرم بزرگشون منم..........(خنده)
ديگه يه قرار ميزاريم....
هيچ وقت بي خدافظي نميريم.....
اگه رفتيم يا نت قطع شده...يا برق رفته...يا يه بلايي سرمون اومده...
باشه عزيزم...؟مهدي....مجتبي...مسعود....وحيد...علي...
گروه 5 نفره...
4 تا خل + يه سرگروه..........اين ما 5 نفر....
چرا اينا همه كاري كردند....
قليون هم ديگه نميدونم اين سري جور كرده بودند.....
خيلي بچه هاي بدي شدند...بايد حواسم را بيشتر جمعشون كنم...
ببخشين نبودم...
داشتم با كسي صحبت ميكردم....باريكلا دختر خوب.....
با پسر عموهام را ميگي....
وااااااااااااي...دختر اينا خلن...هر روز هم خل تر ميشن.....(خده)
پارك را به گند كشيدند....
افتادند گل هم....آبرومونو بردن...
من با فاصله ازشون حركت ميكردم
كه به وقت بقيه فكر نكنن من با اينام.......
نه بابا...چه زحمتي...
فقط نبايد دست عمو را ول كني ها...
اگه گم بشي....مامانت منو ميكشه....
قول بدي دختر خوبي باشي هر روز ميريم پارك....
قول ميدي...؟؟قربون تو....باشه....هر رو ز ديگه برات بستنيم خرم...
البته وقتي از پارك برگشتيم....
چرا سرعت دوباره پاييينه.....
داره اعصابم خورد ميشه........؟؟؟؟؟؟آخ ببخشين...
بستني ات يادم رفت....
من و نگار خورديم...نوش جون....
سلاااااام....خواهش....
ميدونستي خيلي گلي..؟؟
خيلي گل تر از اين گل ها.....
باشه....
من حدوداي 8:30 حتما ميام...
اگر هم نتونستم بمونم......حتما ميام خبر ميدم....سلام...تا وقتي داداشم بياد....
من بازم معذرت ميخوام...ببخشين...
........نه بابا....مگه اين ميخوابه...............كشتمش....راحت...
شرمنده بي خدافظي رفتم....من نرفتم ...برق رفت...
اينقدر حالم گرفته شد...
مي خواستم برم به جاش داداشي را بزنم.....شيدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...
تا امروز صبح که نیومده بود، اما مرسی از روحیه ای که میدید
گمشده ....!
من تو را اي عشق از کف داده ام!
هم خودم را، هم تو را گم کرده ام
آن من عاشق، من ديوانه را
من نميدانم کجا گم کرده ام!
من نشاني هاي خود را ميدهم
يک نفر بايد مرا پيدا کند
يک نفر بايد که با طوفان عشق
برکه‌اي خشکيده را دريا کند ...شيدا جونم الان تو اتاق مسعودم ديگه....ميگه پاشو پاشو پاشو..
باهاش تا ساعت 11 قرار گذاشته بودم كه بشينم پشت كامپيوتر..
الان رئيس اونه...(گريه)
منو ببخش....ولي من خيلي داداش بدي دارم......بددددددددددد
عصر هستي..؟
.كي...؟؟شيدا جونم....hghk j, hhr lsu,nl nd'i....
hghk ld'i `ha, `ha, `ha,اومدن را كه مياد....الان ديدم و خوندم...
ولي اونوقت اونجا نبودم كه جواب بدم.....بيام پيشت...ميگم شيدا عجب آواتاري....
تر تر تر تركوندي ها......
عجب نگاه نافذ و در عين حال معصومي داره...
ولي بيشتر معصوم بودنش تو چشم مياد.....
خيلي خوشگله...
رنگش هم خيلي جذابه....پشت زمينه سياه...
سليقه ات حرف نداره.....
آره بدبختی
لطفتون فراموش نمیشه -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...