S
پسندها
611

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • در دستانم دو جعبه دارم که خدا به من داده است. او گفت:غصه هایت را درون جعبه سیاه بگذار و شادی هایت را درون جعبه طلایی.به حرف خدا گوش کردم.شادی ها و غصه هایم را درون جعبه ها گذاشتم. جعبه طلایی روز به روز سنگین تر می شد و جعبه سیاه روز به روز سبک تر.
    از روی کنجکاوی جعبه سیاه را باز کردم تا علت را دریابم.دیدم که ته جعبه سوراخ است و غصه هایم از آن بیرون می ریزد.سوراخ جعبه را به خدا نشان دادم و گفتم:در شگفتم که غصه های من کجا هستند؟خدا با لبخندی دلنشین گفت:ای بنده من!همه آنها نزد من٬ اینجا هستند.
    پرسیدم پروردگارا!چرا این جعبه ها را به من دادی؟چرا ته جعبه سیاه سوراخ بود ؟گفت:ای بنده من!جعبه طلایی را به تو دادم تا نعمت های خود را بشماری و جعبه سیاه را برای اینکه غم هایت را دور بریزی...
    خب به سلامتی :D
    بهتر! :whistle: :دی
    نمیدونم راستش یادم نیست فقط یادمه هر کاری کردم نتونستم قیافتو بدون موهات تجسم کنم!! :دی
    مانی من از کسی پول نگرفتم بدلیل اینکه قرار بود که مهمان من باشید ، قرار شد که هر کسی دوست داشت بده به مهرداد برای خرج کردن در راه خیر .
    حــامد
    من نفهمیدم شرمنده
    سر راست بود که

    از بس که تمام حواست به مماخت بود .
    به به سلام
    : )))) بسیار بسیار متشکرم! :دی
    مرسی تو خوبی؟
    خوش میگذره؟
    شنیدم موهاتو کوتاه کردی راسته؟! :دی
    به به!! به به!! لذت بردم واقعا!!
    خونه هامون خیلی نزدیک نیستا!!
    الان اونور تو نواندیشان بهت فحش دادم.
    عجب دلای نزدیک به همی داریم من و تو!!!

    خیلی عزیزیااا !
    یه 3 ماه ادمین منو فرستاده بودن هواخوری :دی !
    تازگیا برگشتم

    حال و احوال شما؟!
    چی جوریاست که من تا حالا نفهمیده بودم ادت نکردم [IMG](این دم دست ترین شکلکش بود :دی )

    چییییی خبرا؟!!!!
    البته پرم بیراه نگفته بود با اون موهات منم تو نگاه اول شک کردم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا