اره داش به جون خودم همیشه یادم میمونه بهترین روز بود اون روز واااااااااااااااااااای
یادته رو نیمکت تو پارک نشسته بودی...من دیدم از پشت یکی نشسته حدس زدم خودت بااااشی...
اره داش یادته رفتیم به اون مغازه گفتیم رطبا رو برامون نگه دار گفت میخوام برم...
یادته از یه لیوان اب خوردیم :دی
یادته بردمت حمام مختلط

یادته پات درد میکرد...
یادته کلی خاطره تو پارک برام گفتی...
یاته بار اخر نمیتونستیم از هم خدافظی کنیم...

یادته دستتو رو به من نشون دادی و گفتی داش تو سینه ای

مصطفی بیاااااااااااااااا

)))))
داری احساسیم میکنی ها!!!!!!اارهههههههه حموم خوبی بود .
اره سر درد گرفتی از دستم