مممممممممممممواااااااااااااچ مریم (اینم بخاطر ستی

)
شیطونیامون واسه قبلنا بود ستی، دیگه جفتمون رفتیم تو فاز اقا شدنو خانوم شدن شخصیتو از این چیزا
ولی وقتی به سرنوشته جفتمون نیگا میکنم بیشتر به وجوده خدا ایمان میارم... اینو دیگه جدی گفتم

وقتی 15 ساله مون بود جفتمون دست همدیگه رو میگرفتیم میزدیم به دشتو بیابون، شاپرک هوا میکردیم، از اینده حرف میزدیم

اخیییی نازی چه دورانی بود، مامانامونم تا شب دنبالمون میگشتن، عینه تو فیلما...
به قول شاعر
پشيمان نيستم از انچه بودم...پشيمان نيستم از ماجرايم...همين هستم...همين خواهم شد از نو...اگر بار دگر دنيا بيايم all of things that i have are yours mimi