• برو بگو. راحت باش! دو تا دود میندازم تو صورتش نابود میشه!
    مگه قبلا گفته بودم چرا به من نمیگی که باز بخوام بگم؟
    اوه اوه! همین یه دیوونه کم بود!!!
    چی کار کنم دیگه!! برو سراغ اون!!
    ولی حواست باشه، خیلی زود گریه می کنه!
    چه خوب!!
    ممنونم شما لطف دارین. اگه برنامه جور شد حتما باهات هماهنگ می کنم که اگه قسمت شد سعادت زیارت شما رو داشته باشیم.




    هفته پیش این پیام و بهت دادم. دیگه چی میگی تو؟ امید هم به من ربطی نداره. خودش باید جوابگوی کارهای خودش باشه. ضمن اینکه فرزانه هنوز نمی دونه که من قراره عید بیام شمال!!
    قربون دختر گلم لرم
    من الهيييييييييييييييييييييييييييييييييييي
    عزيزم بخدا كار داشتم
    بابايي فدات شهههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
    خوب وقتی تو رو نمی شناختم چه جوری باید دعوتت می کردم؟ یعنی الان برم یه تاپیک بزنم هرکی شماله به من بگه که عید ببینمش که نکنه بعدا ممکنه باهاش آشنا بشم؟
    حرفهایی می زنیا!!!
    می زنم نابودت می کنما!!!
    خوب با تو که اون موقع آشنا نشده بودم!! حالا هر دو با هم بیاین بریم ددر دودور
    نه، چه حرفی؟ مگه جرات دارم حرفی داشته باشم؟ گردن ما از مو باریکتر!! شما راحت باش!!

    بهش سلام برسون. قرار بود یه بار با امید و بچه ها بیایم شمال و باهاش بریم ددر دودور!!
    مامانی ببخشید من باید برم برا ناهار اما احتمالا بعدش میام
    اگه نیومدم عصر 4 میام
    خیلی دلم براش تنگ شده
    منم بدک نیستم
    دوست دارم مامانی
    اون همه زدی من و نابود کردی حالا یادت افتاده که سلام کنی؟؟؟

    علیک سلام. خوبی تو؟
    فرزانه یکی دو ماهی میشه تو لیست دوستان منه. با هم فامیل هستید؟ آخه اون هم شماله
    بنظرت ميتونم خوش باشم
    اصلا كلي شوكه شدم
    نميدونم چه بايد بكنم
    سلام مامانی
    خوبی؟
    من الان اومدم ی سر بزنم و برم آخه خیلی کار دارم
    گفتم بیام ی سرم به مامان خوب خودم بزنم ببینم در چه حالیه.
    مامانیییییییییییییییییی خوبی؟بوس بوس دلم واست . شده بود
    آره بهم ی سر زد و رفت.
    خوشحالم میبینم خوبی.
    انقدر خشن برخورد نکن نا سلامتی دوستین با هم
    خدا نکنه مامانی
    منم دلم برات تنگ شده اما چیکار میشه کرد
    خوبی مامانی؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا