samira3242
پسندها
895

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • جدی آلبالو آدم رو لاغر میکنه؟!!؟!؟باور کن من آلبالو خیلی میخورم ها!
    رجیم؟؟چی هست؟!؟اصلا اسمش رو هم نشنیده م !!نه اصلا نمیخوام بهم بگی چی هست..اصلا فراموش کن همچین واژه ای رو!! ما اهل کوفه نیستیم آرام رژیم بگیرد!!
    سییییییییییییییییییییییلام عزیزم...آرامش که منم ..اون بزرگش کیه؟؟نکنه تو هم فکر میکنی من چاخم هان هان!؟!؟
    اگه اضافه کاری نمونم با قطار 5:25 میرم شاید هم 5:50 که اکسپرسه
    تو چه ساعتی میری؟
    گفته اي بنْويسم آرامت كنم

    مي نويسم تا كه شايد با كلامي آشنا

    - شادت كنم

    دردهاي زندگي را با تمام ِ بي ثباتي

    - از دلت بيرون كنم

    مي نويسم تا بگويم

    من نگاهت را ستايش مي كنم

    در نمازم حرفهاي ساده ات را

    - قبله گاهم مي كنم

    در ميان نا اميدي

    حرفهاي بودنِ قلب ِ تو را فانوس ِ راهم مي كنم

    در دعايم بر دو دست ِ پاك ِ سبزت

    من توسل مي كنم

    من نوشتم آنچه را امشب به دل باز آمد و

    - هر آنچه را بازآمده

    در نگاهت ، پيش چشم عاشقت قربانِ نامت مي كنم.
    چه خوش افسانه ميگويي به افسونهاي خاموشي
    مرا از ياد خود بستان بدين خواب فراموشي

    ز موج چشم مستت چون دل سرگشته برگيرم
    كه من خود غرقه خواهم شد درين درياي مدهوشي

    مي از جام مودت نوش و در كار محبت كوش
    به مستي ، بي خمارست اين مي نوشين اگر نوشي

    سخنها داشتم دور از فريب چشم غمازت
    چو زلف گر مرا بودي مجال حرف درگوشي

    نمي سنجند و ميرنجند از اين زيبا سخن سايه
    بيا تا گم كنم خود را به خلوت هاي خاموشي
    بعله كاملا درسته هفتاد سال عبادت يك شب به باد ميره
    صد سال اولش سخته :D

    بايد سوخت و ساخت
    سميرا عزيزم خيلي خوشحال شدم ديدمت
    دوست دارم بمونم اما كلاس دارم فعلا باي
    :gol::gol::gol:
    همسفر خسته ام از این همه راه
    خسته از نای و نی و این همه اه
    راه ، تکرار زمان است چرا
    همسفر فاش بگو راز چرا
    اری از ایینه ها نیست نشان
    ان نشان های نهان نیست عیان
    اندر این نبض ِ زمان ، گیج منم
    مات و مبهوت ِ دل ِ ریش منم
    هوشیارم ز دل ِ خویش چرا
    ان که مستم بکند ، نیست چرا
    همسفر گرچه رهایم کردی
    راست گو ، ره به کجا اوردی
    نکند باز به من می خندی
    زین که پروانه شدم می خندی
    خنده کن تا که منم سوز شوم
    بنواز تا که منم کوک شوم
    ره به تنهایی من می گرید
    همسفر ، باش ، دلم می گرید
    خُنک ان روز که اندر پیش است
    دل ِ زهر خورده ی من در نیش است
    باش تا سایه ای بر من باشی
    وین دل زخم ، تو ، مرهم باشی
    ميگن اگه زندگي با تو نساخت تو باهاش بساز اما زندگي هميشه يه چيز جديد با خودش داره
    منم خوشحال شدم
    همیشه شرمندم میکنی گلم
    بووووووووووووووس
    واي مرسييي عزيزم
    راستي مگه پيام خصوصي فرستاده بودي؟
    من هميشه حسرت گذشته رو خوردم و ميترسم اينده هم حسرت الان رو بخورم
    واي مرسيييييييي عزيزم
    راستي مگه پيام خصوصي فرستاده بودي؟
    سلام سمیرا جونم تو خوبی خانوم؟ممنون گلم خوبم مرسی
    خیلی لطف کردی
    اره حق با دوستته من يا تو گذشته ام يا اينده
    عاشق رنگ صورتيم
    پيا خصوصي؟... اخه اكثر بچه ها تو پروفايلم پيام ميذارن اينجوري راحتترم
    به خاطر پربانه ها ممنون خيلي دوسشون دارم
    اميدوارم گرفتاريات حل بشن
    با اجازتون من برم
    منم بد نیستم. مرسی. سفر هم بد نبود. اما خوشی نداشت. سفر کاری بود دیگه.
    واسه این سفرم باید لگد نامه درست کنم!! کلی کتک خوردم این بار!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا