samira zibafar

غروب شد و خورشید رفت

آفتابگردان دنبال خورشید می‌گشت

ناگهان ستاره ای چشمک زد

آفتابگردان سرش را پایین انداخت

آری . . .

گلها خیانت نمی کنند

سلام ؛ حال من خوب است

ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور

که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند . . .

با این همه اگر عمری باقی بود

طوری از کنار زندگی می گذرم

که نه دل کسی در سینه بلرزد

و نه این دل نا ماندگار بی درمانم . . .

تا یادم نرفته است بنویسم:

دیشب در حوالی خواب هایم ، سال پر بارانی بود . . .

خواب باران و پاییزی نیامده را دیدم

دعا کردم که بیایی

با من کنار پنجره بمانی ، باران ببارد

اما دریغ که رفتن ، راز غریب این زندگیست

رفتی پیش از آن که باران ببارد . . .

می دانم ، دل من همیشه پر از هوای تازه باز نیامدن است !

انگار که تعبیر همه رفتن ها ، هرگز باز نیامدن است

بی پرده بگویمت :

می خواهم تنها بمانم

در را پشت سرت ببند

بی قرارم ، می خواهم بروم ، می خواهم بمانم ؟!

هذیان می گویم ! نمی دانم . . .

نه عزیزم ، نامه ام باید کوتاه باشد

ساده باشد ، بی کنایه و ابهام

پس از نو می نویسم:

سلام! حال من خوب است

اما تو باور نکن . . .

می خواهم امشب از ماه قول بگیرم

که هر وقت دلم برایت تنگ شد

در دایره حضورش تو را به من نشان دهد

می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم

هر وقت دلم هوای تو را کرد

عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند

می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم

که هر وقت امواج پر تلاطم یادها

خواستند قایق احساس مرا بشکنند

دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد

می خواهم امشب با تمام قلب هایی

که احساس مرا می فهمند و می شنوند

پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرارم را هم شنیدند

عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی

به تو برسانند . . .

امشب تا خودِ صبح با تو خواهم بود .

امشب این شب پُر ستاره را به تو خواهم بخشید

و با هزاران آرزوی زیبا

امشب را به تو تقدیم می کنم

امشب از آنِ ماست. از آنِ من وتو .

امشب تا خود صبح از آنِ تو خواهم بود

به من نگاه کن چشمانت را به من ببخش

مرا سراسر نگاه کن که نگاهت خود عشق است

امشب چشمانم از آنِ توست

وجودم را دریاب .عشقم را بفهم و دوستم داشته باش

امشب قلبم از آنِ توست

آغوشت را باز کن که می خواهم با تو یکی شوم

تو فرمانروای وجود منی

همه و همه تویی ، منی موجود نیست

پس « تو » را دریاب

امشب از آنِ ماست

از آنِ من و تو

ای بابا نفوس بد نزن دختر ....
اینجا نبودم
تو مسنجرم

هستم عزیز

بازم ممنونم گلم. شرمنده ام ميكني...مرسسي

منم اصلا حوصله ندارم سرم درد میکنه

تو چرا نمیای تالار گفتگوی آزاد؟

دوست خوبم متشكرم از اشعار زيبا و دلنشينتون...واقعا عالي بود.

[IMG]

قلبم که همه چیزم بود گرفتی

تو همه چیزم شده بودی

وقتی به تو گفتم

خودت را هم از من گرفتی

شاید تو ندانی

اما اشک . . . !

خیالت راحت

جای بوسه ی تو با اشک پاک نمی شود

متن هاي تو آلبومتو خوندم .واقعا تحت تاثير قرار گرفتم .خواهشن اگه از اين مطالب زيبا داشتي برام بفرست.

اگه دوست داشتي يه سر به تالار ادبيات بزن .تو بعضي از تاپيك ها شعر زياد گذاشتم.

دستت درد نکنه عکس خیلی باحالی بود ..........

رز و لاله رو خیلی دوست دارم ......بوس بوس بوس

من گفتم چرا پستم نیومده .....دهه ........مسنجرم

خیلی قشنگ بود سمیرا جونی ... مرسی

اون داستان کوتاه خیلی بامزه بود .......منو میگی نه؟

نمیدونم چی جواب بدم آخه خیلی قشنگن ممنون راستی سلام عین یه بولدزر امتحانو دادمو اومدم

albate kasi ta mashroot nashe mohandes nemishe
man khodam doreye daneshjooyi 1PA mohandes boodam!!!!!!!!

ama nemitoonan chanta karo baham be khoobi anjam bedan
movazeb bash mashroot nashia!!!!!!!

are manam dars daram akhe hano terme 3 hastam.
reshteye IT ro dost dashtam vali khob...

salam samira khanom khobi khoshi salamati abji?