هان املوس صبح دامادم بردس دکتل اما ابسیم میگفت نمیخواد اخه دکملا همس همین دالوهالو میدن اون تکمیله داروخونه با خودس حمل میکنه ولی مامانم ترسیده بودا بعد من به موقع داروهاس داادم یکم سوپم بهس دادام با بابام چاهیم خورد یکم خوابید بیدار سده بود دینه بهتل سده بود کیک که دیده بود شیطونیش گرفته بود تازه دیشب به خواهرم گفتم یه چیزی بهم بده این برداشت بهم میده میگه بگیر دخترم بگیر دخترم........دی
وای ااداس اشلا یه سیزی این بسه که ننو
همکارم تو مراسم دیده بودس میگه خودس با عسکش فلق میتونه کلی خوسش اومده از دخمل ما
وای ااداس اشلا یه سیزی این بسه که ننو
همکارم تو مراسم دیده بودس میگه خودس با عسکش فلق میتونه کلی خوسش اومده از دخمل ما
