SA_HEART_LA
پسندها
696

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دلخور از وسوسه بی پایان
    ناخوش از خودزنی بی جبران
    بهترین فرصتو از دست دادم
    بدترین جای زمین افتادم
    من به این فاجعه عادت کردم
    که برم خسته بشم برگردم
    پشت بی حوصلگی پنهون شم
    پشنوم چیزی نگم داغون شم
    من به این ناخوشی هر روزه
    نه نفسگیر و تبسم سوزه
    نبض احساسمو عادت دادم
    نمیپرسم که چرا افتادم
    روز مادر یعنی به تعداد همه ی روزهای گذشته تو صبوری
    روز مادر یعنی به تعداد همه ی روز های آینده تو دلواپسی
    روز مادر یعنی به تعداد آرامش همه ی خواب های کودکانه تو بیداری
    روز مادر یعنی بهانه ی بوسیدن خستگی دست هایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد
    روز مادر یعنی بهانه ی آغوش کشیدن او که نوازشگر همه ی سال های دلتنگی تو بود
    روز مادر یعنی باز هم بهانه ی مادر گرفتن
    مادرم روزت مبارک
    با تمام وجودم دوستت دارم!!!!!!!
    در آسمان آبی دلم جایی برای ابر ها نیست
    مادر دعایم کن که با دعایت
    دلم خانه ی درد ها نیست
    به بهشت نمیروم اگر تو آنجا نباشی
    مادر روزت مبارک
    شما کاسه ای هستی که داغ تر از آش شده!پیشنهاد میکنم یه مقدار تویدمای محیطباقی بمونید تا دماتون بیاد پایین ;)
    چرا ادم ها وقتی کسی را دوست ندارند اونا زجر میدند؟؟؟
    دوباره دل هوای با تو بودن کرده

    نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده

    دل من خسته از این دست به دعاها بردن

    همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن

    حالا من یه آرزو دارم تو سینه

    که دوباره چشم من تو رو ببینه

    حالا من یه آرزو دارم تو سینه

    که دوباره چشم من تو رو ببینه

    واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم

    آخه تو رنگ چشات هیبت دنیا رو دیدم

    توی هفتا آسمون تو تک ستاره ی منی

    به خدا ناز دو چشماتو به دنیا نمیدم

    حالا من یه آرزو دارم تو سینه

    که دوباره چشم من تو رو ببینه

    حالا من یه ارزو دارم تو سینه

    که دوباره چشم من تو رو ببینه
    دوباره دل هوای با تو بودن کرده

    نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده

    دل من خسته از این دست به دعاها بردن

    همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن

    همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن

    حالا من یه آرزو دارم تو سینه

    که دوباره چشم من تو رو ببینه

    حالا من یه آرزو دارم تو سینه

    که دوباره چشم من تو رو ببینه
    روشنایی پیش می‌آید
    و مرا دربر می‌گیرد
    دنیا زیباست
    و دستانم از اشتیاق سرشار
    نگاه از درختان برنمی‌گیرم
    که سبزند و بار آرزو دارند
    راه آفتاب از لا‌به‌لای دیوارها می‌گذرد

    ***

    پشت پنجره‌ی درمانگاه نشسته‌ام
    بوی دارو رخت بربسته
    میخک‌های جایی شکفته‌اند
    می‌دانم
    اسارت مسئله‌ای نیست
    ببین!
    مسئله اینست که تسلیم نشوی ...
    راست میگید ما چون ممول از محبوبترین کاربری های اینجاست ناراحتیم!!!!!
    حالا پا شدی یا نه؟؟؟؟؟؟؟
    امتحانات نزدیکه ها!!!!!!!!!!
    پاشو تنبل
    سلام...

    بله متاسفانه زن عموم که همه چیزم بود رو از دست دادم!

    ممنون از لطفتون.
    مطمئنا من یه روز سر هردومون رو می کوبم به سقف ! :دی
    سلام.اره.چی فکر کردی؟:D
    اروم نمیام/هر وقت میام شما نیستی:redface:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا