-
پیغام های صفحه بازدید کنندگان گاهی پیامی ندارن
فقط گذاشته میشن که باور کنی اونی که فکرشو نمی کنی الان به یادته
وای خدا.........هیچ وقت فکر نمی کردم نبودنتون اینقدر باشگاه رو بی معنی کنه.................انشاالله هرکجا هستید سلامت باشید
سلام عزیزم ...
مرسی از اینکه تو تبلیغ لینک کمکم کردی ..ممنونم
مهدیه 1: حرکت به سمت ظهور
سلام
ان شاء الله که حالتون خوب باشه و کارها با موفقیت جلو بره
بابا امروز با یک صندوق پر از توت فرنگی اومد ... البته برای خام خوردن نیستا... قراره مرباشون رو بخوریم
این دو عکسی که گرفتم....
در پناه حق
[IMG]
[IMG]
سلااااااااااااام
خدایا شکرت.....
الان سایت استخدامی روچک کردم.... قبووووووووووووووول شدم
ان شاء الله تا کمتر از 1 ماه دیگه باید برم واسه معاینات پزشکی و مصاحبه عقیدتی و حفاظتی.....
تو خونه همه خواب بودن گفتم بیام این جا و به شما خبر بدم و یه جورایی هم شادی رو این جا انجام بدم
البته میدونم شاید چندین روز دیگه بخونید....
واسم دعا کنید
در پناه حق
سلام ...
ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) و روز مادر مبارک
llı.✿.ıllاشمیم عشقlı.✿.ıllا(مسابقات دوره ای تالار اسلام و قرآن - سری هفتم - به مناسبت ولادت حضرت زهرای اطهر س)
در صورت امکان ، اطلاع رسانی کنید . با تشکر
سلام عزيز
خوبي؟
جي ميكني؟
ی روز
صاحب عشق
قهوه‌ی مبادا
همه چیز دست خداست....
خواهش میکنم... خیلی خوبه که شما هم هستین...
بزرگوارین....
ان شاء الله که پرتوان بر می گردید
شبتون پر از یاد خدا
در پناه حق
اره اما چون سمت شما تا مدتی این هوا رو داره برنامه ریزی کنید شب ها پیاده روی داشته باشید...
ان شاء الله فردا عازمید؟ پس تا چند روز باشگاه نمیاید؟
حیفتون میاد... چرا تو این هوا پیاده روی نمیکنید؟
شکر... اصلا از دیروز که با دوستم صحبت کردم حالم خیلی عوض شده... واقعا رفیق خوب نعمت بزرگی محسوب میشه....
اصنشم خوابالو نیستم
خودتون هستید...ولی راست میگیدا خوابم گرفته
من برم دیگه التماس دعا نمیگم چون باید یادتون باشه دیگه.یاعلیممنون هی سروکله زدید حالم بهتر شد.خعلییییییییییییی مزسی
رفیقم کمی شیطنت داشت منتها وقتی باهاش صحبت میکردم واقعا تاثیرگذار بود.... این صحبت ها واقعا تاثیرگذاره....
wow ... این قدر این هوا رو دوست دارم
تو پایگاه همیشه وقتی تو این هوا پیاده روی میکردم واقعا روحیم عوض میشد صدای باد و نوازش کردن درختان و سکوت.... واقعا کم نظیره.... خوش به حالتون...
انگشتره دزد گیرداره...دی....اینجا گرم شده یکم. چه حال خوبی داره سمت شما.... هعییی...نه بابا استراحتی نبو ددیر اومدم عصرم 5 رفتم باز شرکت.
شما راهکارتون فرار بود من مث شیر ایستادم گرفتمش.بله هم.این سه تا یکم بیشترررررر ندارم. خب مهر تسبیح و انگشتر برا شما
من هم با بچه ها اختلاف داشتم منتها تا جایی که میتونستیم رعایت می کردیم... البته از 2 نفر یکی از دوران دبستان دوستم بود...
البته هر دو بچه های خوبی بودن... برخلاف بعضی خونه دانشجویی ها که متاسفانه جو خوبی ندارند ما بچه ها واقعا رعایت میکردند...
البته من و دوستم تقریبا از صبح تا بعد از ظهرها تو کلاس یا سالن مطالعه بودیم...
من از موش بترسم؟اصلنشم نخیر.اونسری موشه منو دید ترسید رفت رو صندلی
بله پیگیرم اما.....
سلام مجدد
خیلی هم خوب...
من هم با خوابگاه مشکل داشتم... با دوتا از بچه ها یه خونه تقریبا با امکانات کامل گرفتیم... چه خاطراتی هم ازش داریم
پ.ن: این دوتا توپولو چه عکس فوتوژنیکی!! انداختند
نه خداییش اسمون برا پروف قشنگتره.من خسته ام؟ خواب الو ام؟خب یکم نه زیاد. زندگی هم رو دور کنده فعلا
سلام درود خانم پروف قشنگ.شکرررررررر بدنیستم .شما خوبید؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
