بله دیدم .هیییییی. نه خوب نیستم مریض شدم اساسی قرار بود برم از ظهر پا دیگ مسجدمون اما قسمتم سرم و امپول شد از شیش سالگی هر سال پا دیگ بودم اما امسال....شما خوبی؟
دوستای صمیمیم که هیچیییی
یکیشون ازدواج کرده یکیشون نامزده اصلا کار نمیکنن
اصلا تقصیر اوناس که نمیریم پیش استاد
چون باید بریم خونه استاد باید باهم بریم نمیشه که هر روز یکی بره خونش!
میترسم انقدر گناه دلم را فراگرفته باشد که وقتی سلامی را نثار درگاهت میکنند من جابمانم...
میترسم از نبودنم
میترسم از جاماندنم...
دلم را راه بده...قدم هایم پیشکش!
السلام علیک یا مولا...