RIBA28
پسندها
89

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه “نــــام”
    نه “چـــــهره”
    نه “اثـــر انگشــــت”
    انـــسان ها را از طــــــرزه “آه” کشیــــدنشان بشناسیـــــــد
    از چوپان پیری که دیگر توان چوپانی نداشت سوال کردند: چه خبر ...گفت گرگ شد آن بره ای که نوازشش می کردم .
    ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
    ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــﻢ ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘـــــــــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ
    ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ...
    ﻣﺜـﻞ ﺩﯼ, ﻣﺜـﻞ ﺑﻬﻤـــﻦ, ﻣﺜـﻞ ﺍﺳﻔﻨــــــﺪ
    ﻣﺜـﻞ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ
    ﺍﺣﺴﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ
    ﺁﺭﺯﻭﻫـــــــــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ
    ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ ....
    ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــدنی ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘنی...
    ما اســفنـدی ها عاشق سکوتیم
    اما دلیل نمیشه حرفی تو دلمون نباشه
    باید فرد خوبی برا همصحبتی پیدا کنیم
    اون وقته که حرفی تو دلمون نمیمونه
    اسفندی ها اکثرا دوست دارن تو خودشون باشن
    گاهی سکوت و گاهی یه اهنگ ملایم
    اسفندی ها حتی اگه خیلی غم داشته باشن
    اما گاهی دوست دارن شاد باشن
    تا غم هاشون رو هر کس نبینه.
    اسفندی ها آدم های با احساسی هستن
    دوست ندارن کسی رو از دست بدن
    و همیشه تلاش میکنن که این اتفاق نیفته
    اما کسی رفت دیگه تلاشی برای بازگشتش نمیکنن
    ﺁﺩﻡ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺩﺍﺭ
    ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺑﻖ ﻧﻤﯿﺸﻪ
    ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ …
    پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....

    با تو رازی دارم !..

    اندکی پیشتر اَی ..

    اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!.

    ... زیر چشمی به خدا می نگریست !..

    محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست .

    نازنینم اَدم!!. قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید !!!..

    یاد من باش ... که بس تنهایم !!.

    بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!

    به خدا گفت :

    من به اندازه ی ....

    من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...

    به اندازه عرش ..نه ....نه

    من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!

    اَدم ،.. کوله اش را بر داشت

    خسته و سخت قدم بر می داشت !...

    راهی ظلمت پر شور زمین ..

    طفلکی بنده غمگین اَدم!..

    در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...

    زیر لبهای خدا باز شنید ،...

    نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...

    نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...

    که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!

    نازنینم اَدم .... نبری از یادم ...
    سرگرمی ام شده گرفتنِ فال حافظ و من خسته از جواب های تکراری :
    “غم تمام می شود”
    “غصه نخور”
    “مشکلات حل می شود ”
    و …
    دلم می گیرد ، چرا حافظ نمی داند بی او هیچ چیز تمامی ندارد جز این زندگی ؟!
    من همیشه از اول قصه های مادربزرگ می ترسیدم و آخر هم به واقعیت می پیوست …
    یکی بود … یکی نبود !
    ﺑﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺯﻧﻢ . . .
    ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﺍﮔﺮ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
    ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﻣﻦ ﺑﺒﻮﺳﻤﺖ . . . !
    ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﺍﮔﺮ ﺟﺎﺭ ﺑﺰﻧﻢ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﻢ !
    ﻭﻟﯽ ﻭﺍﯼ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﯽ . . .
    ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ ، ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ
    مواظبم باشید ، دست هایم را بگیرید
    می گویند آلزایمر گرفته ام اما من فقط دنیایتان را نمی شناسم !
    جان رفته ولی زخم وفایت نرود
    تاثیر طلسم چشم هایت نرود
    فرشی ز دل شکسته انداخته ام
    آهسته بیا، شیشه به پایت نرود
    - مغزم ، مغزم درد می کند از حرف زدن، چقدر حرف زده ام ، چقدر در ذهنم حرف زده ام!محمود دولت آبادی
    مسجد، سر ظهر خشکسالی دارد

    دینم بی تو جای خالی دارد

    من مانده ام و سوال سختی اینطور :

    ماه رمضان با تو چه حالی دارد ؟
    مسجد، سر ظهر خشکسالی دارد

    دینم بی تو جای خالی دارد

    من مانده ام و سوال سختی اینطور :

    ماه رمضان با تو چه حالی دارد ؟
    بوی فراموشی گرفته ام

    رنگ تنهایی

    دل شکستگی

    بغض و خاموشی

    چیزی نیست تاریخ مصرفم برایش گذشته است
    چشمه ها در جاری شدن و علف ها در سبز شدن معنی پیدا میکنند
    کوه ها با قله ها و دریا ها با موج ها زندگی پیدا میکنند
    و همه ی انسان ها با عشق …
    پس بار خدایا بر من رحم کن
    بر من که میدانم ناتوانم رحم کن
    باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم
    باشد که حتی دست و پایی نداشته باشم
    و حتی من نباشد …
    اما نباشد لحظه ای که در قلبم”عشق” نباشد !
    من صبورم اما …
    بی دلیل از قفس کهنه ی شب میترسم
    بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب و چراغی که تو را
    از شب متروک دلم دور کند، میترسم
    گاهی لازم است برای بالا رفتن، شاخه‌های زیر پایمان را ببریم …
    چقدر به شاخه‌های زیر پایتان وابسته هستید؟
    آیا توانایی‌ها و استعدادهایتان را می‌شناسید؟
    آیا هیچگاه جرات ریسک را به خود داده اید؟(برایان تریسی)
    گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
    پیشش اگر از ما شکایت کرده باشی
    حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند
    یک شب نمازی را امامت کرده باشی
    یا در لباس ناشناسی در شب قدر
    از خود حدیثی را روایت کرده باشی
    پس مردمک های نگاه ما عقیم ا ند
    تو حاضری بی آنکه غیبت کرده باشی
    نیمه شعبان مبارک
    نیاز نیست انسان بزرگی باشیم
    انسان بودن خود نهایت بزرگی است
    می توان ساده بود ولی انسان بود
    به همین سادگی…
    ساده لباس بپوش..
    ساده راه برو
    امادر برخورد با دیگران ساده نباش
    سادگی ات را نشانه میگیرند برای در هم شکستن غرورت
    مردانگی آنجاست …
    جایی که پسر بچه ای هنگام بازی برای اینکه دوست فقیرش خوراکی هایش را بخورد ، نقش فروشنده را بازی کرد !
    هرچه نداری بگو دارم
    هرچه داری بگو بهترینش را دارم
    اگه ساده ای، اگه راستگویی، اگه باوفایی، اگه با غیرتی، اگه یکرنگی
    بدان که همیشه تنهایی رفیق …
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا