Relampago
پسندها
2,392

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خداییی ...باربد خدیی راسته؟؟؟؟؟چقدر زود زن گرفت؟؟؟هوووم؟؟؟
    منم گفته بودم حافظه م ضعیفه ........:دی....راستی شنیدم برادرشوهر شدی ؟؟؟؟آره راسته ؟؟؟دیگه از کجا بماند....
    سیلااممممممممم استاد چه عجب شما انید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    باور کن اگه اون نمیگفت نمیومدم . البته دورادور جویای احوالت بودم ! دلم واست تنگیده بود . خواستم بگم یاهوتو بدی بیام یاهو حالتو بپرسم !
    آجیه هممونه ! :D
    نمیدونم .. این روزا همه غم دارن . نگران نباش باهاش حرف میزنم .ارومش میکنم
    خبرش بهت میدم
    اصلن حرف نزن که خودم داغون تر تو شدم
    بزار بیاد ببینم چشه . من این دختر رو میشناسم بلدم چهطوری ارومش کنم ..فقط تو رو خدا زودی بیاد
    آها بله...چراغ اضافی نداره بدتش به تو چراغتو عوض کنی؟؟؟؟؟
    بابا بیخیال...روشن شو دیگهههههههههههههههه...اون داداشتم که نمیاد:(
    ما بیشتر داداشیییییییییییییییی...
    مگه نیستش؟؟اونم کم پیدا شده..میگم بیاین همه مون چراغامونو خاموش کنیم راحت دیگه:razz:
    بسلامتی!!البته طبق قانون مسری بودن اخلاق خوزستانی..شما هم الان خوزستانی حساب میشی!!!مخصوصا" دزفولی!!!هم آبجیت دزفولیه:redface:هم داداش بهنامت:D
    سلام بر خوزستان
    آخ جوووووووووووووووووووون شماااااااااااااااااااااااال...به به..خوش بحالت...
    متولد کجایی؟؟:cool:
    به خاطر پایینی ...
    اون گفت بیام !
    خیلی واسم عزیزه . یه دونست به مولا !
    منم خوبم..Muchas grasias
    اگه تو هم یه ربطی به خوزستان داشته باشی باید اسم سایتو عوض کنیم بذاریم باشگاه مهندسان خوزستان:)
    اون موچاسشو بلدم...یعنی خیلی ممنون!!
    بقیش یعنی چی؟؟؟؟؟
    راستییییییییییییییییییی..تو کجایی هستی؟؟
    00000000000000000000000000000000%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%
    خاطرات را باید سطل سطل از چاه زندگی بیرون کشید.
    خاطرات نه سر دارند و نه ته.
    بی هوا میآیند تآ خفه ات کنند..
    می رسند...گآهی وسط فکر
    گآهی وسط خیآبآن...
    سردت میکنند...
    دآغت می کنند.
    رگ خوابت را بلدند..
    زمینت میزنند...
    خاطرات تمآم نمی شوند..
    تمآمت میکنند!
    این شعرم تقدیم به داداش بهتر از گلم..........امیدوارم خوشت بیاد
    ياد باد آن که ز ما وقت سفر ياد نکرد...به وداعي دل غمديده ما شاد نکرد
    آن جوان بخت که مي زد رقم خير و قبول...بنده پير ندانم ز چه آزاد نکرد
    کاغذين جامه به خوناب بشويم که فلک...رهنمونيم به پاي علم داد نکرد
    دل به اميد صدايي که مگر در تو رسد...ناله ها کرد در اين کوه که فرهاد نکرد
    سايه تا بازگرفتي ز چمن مرغ سحر...آشيان در شکن طره شمشاد نکرد
    شايد ار پيک صبا از تو بياموزد کار...زان که چالاکتر از اين حرکت باد نکرد
    کلک مشاطه صنعش نکشد نقش مراد...هر که اقرار بدين حسن خداداد نکرد
    مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق...که بدين راه بشد يار و ز ما ياد نکرد
    غزليات عراقيست سرود حافظ...که شنيد اين ره دلسوز که فرياد نکرد
    من بودم و تنهایی و یک راه بی انتها
    یک عالم گله و خدایی بی ادعا
    گم شده بودم میان دیروز و فردا
    تا تو را یافتم.. با تو خودم را یافتم

    صدایت در گوشم پیچید
    نگاهت در چشمانم نقش بست
    نشان دادی به من آنچه بودم
    آری، با تو رسیدم من به اوج خودم

    نامم را خواندی.. گفتی بارانم
    بارانی شد دل و چشمانم
    آری بارانی شدم تا ببارم
    اما ای کاش بدانی تویی آسمانم

    بی تو نه معنا دارد باران
    نه معنا دارد خورشید و نه رنگین کمان
    ای که شبیه تر از خود به منی
    بگو تا آخر راه با من هم قدمی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا