اصن نمیخوام برم پشیمون شدم...
Relampago
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
(کوفت)...
اصن نمیرم که بخوام بهت خبرم بدم...
نه من خبر میدم میرم...
فعلا بای
ولی بالاخره جوابتو میده غصه نخور...
من برم فعلا کاری نداری؟؟
ببین پس من برم چی میشی...
با تواما مستر...
اصن من رفتم...
همین الانم ریموت میکنم...
چیشد یدفه ای؟؟
ناراحت شدی کلمه هارو نمیگم بهت دیگه؟؟؟
اخه چرا بیخیال؟؟
چیرااااااااااااااااااااااااااا آخه؟؟؟
.........
.....
حالا که اینجوری شد نمیگم اصن...
منو بگو که به فکر توام....
باشه حتما سر فرصت عوضش میکنم که یادت نره...
میخوای من یه سری کلمه بگم بری اسپانیششو پیدا کنی که خوب یادشون بگیری...
خیلی قشنگ بود آخه...
حالا برای اینکه رفتی اسپانیا یادت نره ستاره چی شی میشد .... منو estrella صداکن....
حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه می کنی:
وقت رفتن است
بازهم همان حکایت همیشگی !
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظه ی عظیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود!
wow....
چ جوری دلت اومد
رفتی واس اخبار من گل بردی؟
چاکریم، چشات مودب میبینه :دی
بمیری ایشالا ...
تو هم مگه درد داري؟ولي اندازه من كه نداري
برو بخواب فردا باز ميبينمت شلغم:دي
باي
چاکریم دادا
خودت كه خوب ميدوني .من از خواب شب بدم مياد...ولي تا اين 25 روز لعنتي هستش گير هستم
بايد بگذره
نه يه كار بود يادم رفت انجامش بدم.حالا آومدم انجام بدم برم
زير پتو بودم يهو يادم آومد
نترس من پوست و استخونم شبت توپ
مطمئن باش
مگه دست خودشه
زوره باس شیرنی بده !!
در سایه ما اسم پیدا کرده خو
شیرنی اسم جدیدشو داده؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
