حتماً نباید کسی پدرت را کشته باشد تا تو از او بیزار باشی ،
آدمهایی یافت می شوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در تو بیزاری می رویاند!
گاهی دلم میسوزد
که چقدر میتوانم مهربان باشم و نیستم
چقدر میتوانم باگذشت باشم و نیستم
گاهی دلم میسوزد
که چقدر میتوانیم کنار هم باشیم و از هم فاصله میگیریم
چقدر میتوانیم کنار هم بخندیم اما اشک یکدیگر را در می آوریم
گاهی دلم میسوزد
که چقدر میتوانم حرفهای قشنگ بزنم و نمیزنم
چقدر میتوانم دل به دست آورم اما دل میسوزانم
گاهی دلم میسوزد
که چقدر میتوانم شاد باشم اما...... : )..... غمگینم {....}
چقدر میتوانم امیدوار باشم اما نومیدم
گاهی دلم برای عشق میسوزد که منتظر میماند
تا عاشقانه بیاییم بدون توقع و انتظار ، امــــــــــــــــــــــا ما باز هم … : )
گاهی دلم میسوزد که روزگارم را با دستان خودم .... : )