rahajo0on
پسندها
2,725

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آماده باشششششششششششششش:love:
    1::love:
    2:
    3:
    .........آخ کلم رفت تو ترک دیوار......
    آجی اینطوری آغوشتو باز کردی برا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:surprised:
    Hoi H[d fi kzvj lk fh hdk rn , id;g ldj,kl f\vl fygjjjjjjjjjj?
    ترجمه:
    آجی به نظرت من با این قدو هیکل جا میشم تو بغلت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:surprised::surprised:
    دل و رودم بد طور هواتو کرده بود آجی جووووووووووووووونم [IMG]
    سلام عزیز دلووم
    چه خبرا اااااااااااااااااااااااااااا؟
    خوفی؟
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/220358-چهره-هاي-قشنگ?p=2823835#post2823835
    چون سنگ ها صدای مرا گوش می کنی
    سنگی و ناشنیده فراموش می کنی
    رگبار نو بهاری و خواب دریچه را
    از ضربه های وسوسه مغشوش می کنی
    دست مرا که ساقه ی سبز نوازش است
    با بر گ های مرده هم آغوش می کنی
    گمراه تر از روح شرابی و دیده را
    در شعله می نشانی و مدهوش میکنی
    ای ماهی طلایی مرداب خون من
    خوش باد مستیت ، که مرا نوش میکنی
    تو دره ی بنفش غروبی که روز را
    بر سینه می فشاری و خاموش می کنی
    در سایه ها ، فروغ تو بنشست و رنگ باخت
    او را به سایه از چه سیه پوش می کنی؟
    مگه چند ساله کارشناسیرو تموم کردی زبان رو نگو که من اصلا بلد نیستم

    تو ترک کنی؟!!!! عمرا
    با این 4 تا سیگاری که تو دهنت هست؟؟؟[IMG][IMG][IMG][IMG]
    بیشتر از 100 گرم اعدام داره دااااااا
    کمترش هم چن سال زندان

    اگه دلت خواست ، میگم بدن بهت
    مراسم اعدامم داااااااااا. آخر هفته بعد از رسوندن اون 10کیلو دست تو مراسم داریم!!

    نه شیرینی نمیدن. خودت زحمت خرماشو بکش
    باشه. میگیرم.
    فقط یادت باشه بیای سر مراسمم هااااا. خوشخال میشم ببینمت
    دختره ميره تو كتاب فروشي ميگه آقا ببخشيد كتاب برتري زن بر مرد دارين؟ مرده نگاش ميكنه ميگه خانم شرمنده ما اينجا رمان تخييلي نميفروشيم
    سلام آبجی رها.
    خوبی آبجی؟؟
    چه خبر؟؟؟
    ممنون. خوبم؟؟
    آبجی هنوز داری؟؟ اگه تموم شده بگو برم بگیرم هاااا از تو پارک
    مردی از اینکه زنش به گربه خانه بیشتر از او توجه میکرد ناراحت بود، یک روز گربه را برد و چندتا خیابان آنطرف تر ول کرد

    ولی تا رسید به خانه، دید گربه زود تر از اون برگشته خونه، این کار چندین دفعه تکرار شد و مرد حسابی کلافه شده بود. بالاخره یک روز گربه را با ماشین گرداند، از چندین پل و رودخانه پارک و غیره گذشت و بالاخره گربه را در منطقه ای پرت و دورافتاده ول کرد. آن شب مرد به خانه بر نگشت آخرشب زنگ زد و به زنش گفت: اون گربه کره خر خونه هست؟

    زنش گفت: آره

    مرد گفت: گوشی رو بده بهش، من گم شدم!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا