مي گويند آلفرد هيچكاك، استاد بزرگ سينما و متخصص هنر ترساندن مردم، در حال رانندگي در جاده هاي سوئيس بود كه ناگهان از پنجره ماشين به بيرون اشاره كرد و گفت: "اين ترسناك ترين منظره ايست كه تا حالا ديده ام" و امتداد اشاره او، كشيشي بود كه دست بر شانه پسرك خردسالي نهاده بود و با او صحبت مي كرد.
هيچكاك از پنجره ماشين به بيرون خم شد و فرياد زد:
" فرار كن پسر جان! زندگي ات را نجات بده! "