برو بگیر بخواب...واسه امشب بسته ذلیل مرده....
یعنی امید شهیدی....بیا ...بچه بزرگ کن....
باید هر چی زودتر زنت بدم بری راحت شم....
که من کچلم آره؟اصلا دیگه ننت نیستم....
میزنم تو دهنت بهم بگی ننه...
من دیگه پسری به اسم امید ندارم...
امام زاده حضرت فیل نمیدونی کجاست.. شاید برم اونجا.. ولی میدونی من خوشم میاد از انتالیا اونجا پارتی نداری آدمای ناوارد رو هم راه بدن... آخه میخوام تورو هم ببریم
تو یعنی دلت نیاد؟
تو از خداته میدونم..
اي بابا نتيجه گلم
اي بابا زودتر ميگفتي يه گوشي ازش بپيچونم خوب!!
البته من نوه زياد دارم همش هم دارم با عصام تنبيهشون ميكنم اما بازم از اين كاراي بد ميكنن!
تو خودت موهاشو بكش تا انقدر نره اينور اونور
عوضش من برات كلي شولوخات ميخرم
به به ببين كي اينجاست
يكي از نواده هاي نديده من!
چطوري دلبندم؟
خوبي عزيز دل بابا بزرگ؟
من نميدونم اين نوه ها كي عروسي ميكنن و كي بچه دار ميشن!!
چقدر بزرگ شدي عزيزم. اون چماق چيه تو دستت؟ بچه بندازش بيا بهت هويج بده بابايي!
باز اسپل رئالیسم که خوبه
هیچ وقت واسه این درس ها ارائه و کنفرانس نمی دم چون آبم با استاده تو یه جوب نمیره من یه چی میگم اونا یه چیز دیگه دست آخر هم از کلاس می ندازنم بیرون و امتحان هم می ندازنم و تهمت ................. می زنن بهم
منم جنبه ساکت موندن ندارم . انگار حرف نزنم خفه میشم