هه هیولا آومد اینجا....
persian_land
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
نه نیست.....آخر سر باید برم اونور..بای
شاید کلید های من اینجا باشن...بزار یه نگاهیی هم بکنم اینجا..
مردک تو به من میگی برو برنج بشمار بعد میگی خوب بخوابی؟ آخه کجایی تو رو بگیرم
من میرم میشمارمشون فردا بهت میدمشون...دیگه مزاحمم نشووووووووووووووووووووو بای
شب خوش پدر خنگول من
بای بای احسان.....................
اگه خواستی یه شب بیا باهم بپریم تو کاروووووووون
شبت خوش.
باشه .هر چی تو بگی آقا داماد...برنج چی باشه؟ از کدوما بردارم؟
جونم احسان ؟اگر کاری داری فقط بگو من درست و حسابی برات انجام میدم...
داماد شدی دیگه..ای جونم
جناب پرشین بیااا اینارو بر با خودت(علی و بهنام)
قربونتتتتتتتتتتتتتتتت
عجب صوبت خفنی کردی!!
مغزم پوکید![img]
به تلاش های پلیدتون جهت از راه به در کردنم ادامه بدین...
ما میرویم بخسبیم... مهندس بسیار خوشحال گشتیم از زیارتتان!!
همیشه موفق باشید...شبی آرام و پر ستاره را برایتان آرزومندم گرچه ساعاتی از بامداد آدینه گذشته!!:surprised:
خووووووو نه گلی نه مهریه ای ..........
قهرم باهت
ماهواره کجا بود اخوی؟! استغفر ا...
(خو همونم از تی-وی پخش میشه دیه!)
آهنگ و کلیپ هم نمیشینم ببینم...چی بشه خواهرم ضبط کنه بیاره من ببینم!![IMG]
کلا دیگه با هر چی که به تی-وی ربط داشته باشه حال نمیکنم!!
یه زمانی موتاد بودم...تا نصفه شب میشستم فیلما رو نیگا میکردم...تکرار هاشم میدیدم!
فک کنم ارباب حلقه ها رو 7 بار دیدم!!:eek:
قابل نداشت
چرا بابا...مه پاره پخش موکونه...
خوشحالم...[img]
ها...آره دیگه....همش غصه و اینا...الان دیه تموم شد...
من تی-وی نیگا نمیکنم خو...از کوجا بودونم؟![img]
خوش که چه عرض کنم...یه چشم اشک و یه چشم خون!!(اغراق)
تازه رو به راه شدم...
ای بابا...این چه حرفیه...دلتنگ بودم...
به اون پرستوی وروجک بگو هی این ور اون ور میره
منم دنبالش میدوام.........
مرسی از بابت دوستی
سلاااام...خوبم...همین دور و ورا...
شما چطوری؟!امتحانا تموم شد به سلامتی؟!
کوجا بودی پرشی؟!
دلم تنگولیده بود.....[img]
من واسه چی امدم پروفایل تو؟تو یاهو حرفامونو زدیم که باباجون معتاد بودی تو؟
بابایی بیا تو بغلم ..هی از این روزگار ...خدااااااااااااااااااااا
من که اصلن ازدواج نمیکنم ..اخه میخام ادامه تحصیل بدم ...مگه هنوز چند سالمه تازه رفتم تو 8 سالگی
چرا مامانی نیومد به من بگه ..الان من شدم بچه سر راهی دوباره ..یادش بخیر تو یه شب سرد زمستونیوقتی که مامانی اومد تو رو از تو خیابون جمع کنه ( معتادی ) منم دید تو جوب به بچه گی قبولم کرد ....دوست مامانم ..مامان دوستم ( گریه)
هر چی گفتی خود خودتی ...بابایی انگار از مامانی کم کتک خوردی هااااااا
اگه الان گفتم ..بمون منتظرش ..حرص بخور....
بابا اسی این که برگشته من کلی خیرات کردم خو
انگار واقعنی جریان یوسف شد ها مگه تو چاه ننداختیش؟
انگار تو کار پفک هم رفتی....بدو بروبه تینا خانمتتتتتتت پفک بده :دی:دی
سلام بابایی ...بازم این پسر خوب . با معرفتت پیداش شد ...اخرین باریه که من میام سراغت ها ....انگار نه انگار یه مدتی نبودم ..یه گاوی ، گوسفندی بکوشی بد نیست ها ...میدونم که توان مالیش رو نداری....لااقل یه تخم مرغ که میتونستی ...ولی تخم مرغ که قیمش مثل سکه داره میره بالا ...اینم حباب داره ..دستان پشت پرده در کاره
خوبی؟
یه خبرایی فهمیدم که میخاستم بدونم شایعهس؟؟؟؟ تو بگو راسته یا نه ..تا من خبر رو بگم
من پفک دومس دارم
خیلیم دومس دارم
مانچی دومس نمیدارم
تازه پفکمم چی توزه
از این موتوریا
:دی -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...