اونجا در حال یک پوست اندازی و تغییر و تحول بنیادیه که چند روزی زمان میبره . مثه ارایشگاه رفتن می مونه . خوب شد گفتم خودمم باید برم هفته دیگه مهمونی دارم
راستی خودتو اماده کن یک مهمونی دعوتی شاید هم چند تا [IMG] [IMG] [IMG]
بابا فکر میکنه من صبح تا شب دارم می خونم برا کنکور . خبر نداره دارم اسمایلی بازی میکنم [IMG]
بفهمه وادارم میکنه برم باغ و بست بشینم سر درسام [IMG]
یعنی نمی ذاره حتی تهران بمونم . میبره پیش خودش و وادارم میکنه فخط درس بخونم [IMG]
راستی خودتو اماده کن یک مهمونی دعوتی شاید هم چند تا [IMG] [IMG] [IMG]
بابا فکر میکنه من صبح تا شب دارم می خونم برا کنکور . خبر نداره دارم اسمایلی بازی میکنم [IMG]
بفهمه وادارم میکنه برم باغ و بست بشینم سر درسام [IMG]
یعنی نمی ذاره حتی تهران بمونم . میبره پیش خودش و وادارم میکنه فخط درس بخونم [IMG]