کاش میشدزندگی تکرارداشت....
لااقل تکرار را یکبارداشت....
ساعتم برعکس میچرخیدومن....
برتنم میشد گشاد این پیرهن....
آن دبستان,کودکی,سرمشق آب....
پای مادرهم برایم جای خواب....
خودبرون میکردم از دلواپسی....
دل نمیدادم ﺑﻪ دست هرکسی....
هرکسی کم کرد ما را فاصله....
شد شریک دزد و یار قافله....
عمرهستی,خوب وبد بسیار نیست....
حیف هرگزقابل تکرارنیست !!!!